۵ نظریه روانشناختی درباره عشق ،لطفا بخونید خیلی جالبه

چرا مردم عاشق می شوند و چرا بعضی از اشکال عشق ماندگار هستند در حالی که برخی دیگر بسیار زودگذر هستند؟ روانشناسان و محققان چندین نظریه مختلف درباره عشق ارائه کرده اند تا چگونگی شکل گیری و همچنین دوام آن را توضیح دهند.نظریه های زیادی در مورد چگونگی شکل گیری و تکامل عشق وجود دارد. هر کدام به روش خود به دانسته های ما در مورد این احساس کمک می کند.

عشق چیست؟

عشق یک احساس اساسی در انسان است. اما درک اینکه چگونه و چرا اتفاق می افتد لزوما آسان نیست. در واقع، برای مدت طولانی، بسیاری معتقد بودند که عشق چیزی اسرارآمیز و معنوی است که علم نمی تواند آن را به طور کامل درک کند.

با این حال، بسیاری سعی کرده اند در مورد این احساس خوب بیشتر بیاموزند. در اینجا پنج نظریه اصلی ارائه شده برای توضیح عشق و سایر وابستگی های عاطفی ارائه شده است.

عشق چیست؟

عشق از دیدگاه روانشناسی

عشق در مقابل دوست داشتن

در سال ۱۹۷۰، زیک روبین، روانشناس، توضیحی را برای تفاوت بین عشق و دوست داشتن ارائه کرد. گاهی اوقات ما خیلی از دیگران قدردانی و تحسین می کنیم. ما از گذراندن وقت با یک شخص لذت می بریم و می خواهیم در کنار او باشیم. به گفته روبین، این «دوست داشتن» است و لزوماً عشق نیست.

عشق بسیار عمیق تر، شدیدتر است و شامل میل شدید به صمیمیت است. افرادی که “عاشق” هستند به همان اندازه که به نیازهای خود اهمیت می دهند، به نیازهای طرف مقابل نیز اهمیت می دهند.

مدل چرخ رنگ عشق

جان لی روانشناس در کتاب خود به نام رنگ های عشق در سال ۱۹۷۳ سبک های عشق را با چرخ رنگ مقایسه کرد. همانطور که سه رنگ اصلی وجود دارد، لی پیشنهاد کرد که سه سبک اصلی عشق وجود دارد:

اروس: واژه اروس از کلمه یونانی به معنای “پرشور” گرفته شده است. لی پیشنهاد کرد که این نوع عشق شامل اشتیاق جسمی و عاطفی است. این نشان دهنده عشق به یک فرد ایده آل است.

لودوس: لودوس از کلمه یونانی به معنای “بازی” گرفته شده است. این شکل از عشق بازیگوش و سرگرم کننده است اما لزوما جدی نیست. کسانی که این شکل از عشق را نشان می دهند، آماده تعهد نیستند و از صمیمیت بیش از حد محتاط هستند. بنابراین، عشق را به عنوان یک بازی نشان می دهد.

استورگه: استورج از اصطلاح یونانی به معنای “عاطفه طبیعی” نشات می گیرد. این شکل از عشق شامل عشق خانوادگی بین والدین و فرزندان، خواهر و برادر و اعضای خانواده گسترده است. این عشق همچنین می تواند از دوستی ایجاد شود، جایی که افراد دارای علایق و تعهدات مشترک به تدریج نسبت به یکدیگر محبت می کنند. بنابراین، عشق را به عنوان دوستی نشان می دهد.

 سبک دوست داشتن لی

لی پیشنهاد کرد که همانطور که رنگ های اصلی را می توان برای ایجاد رنگ های دیگر ترکیب کرد، سه سبک اصلی عشق را نیز می توان برای ایجاد سبک های عشق ثانویه ترکیب کرد. بنابراین، در سال ۱۹۷۷، لی لیست سبک های عشق را گسترش داد.

سه سبک جدید عشق ثانویه عبارت بودند از:

شیدایی: ترکیبی از اروس و لودوس که نشان دهنده عشق وسواسی است
پراگما: ترکیبی از لودوس و استورج که نشان دهنده عشق واقعی است
آگاپه: ترکیبی از اروس و استورج که نشان دهنده عشق فداکارانه است

نظریه مثلث عشق

در سال ۱۹۸۶، روانشناس رابرت استرنبرگ، نظریه مثلث عشق را مطرح کرد. بر اساس این نظریه، عشق دارای سه جزء است:

صمیمیت
شور
تعهد

ترکیب های مختلف این سه جزء، انواع مختلفی از عشق را به وجود می آورد. به عنوان مثال، ترکیب صمیمیت و تعهد منجر به عشق دلسوزانه می شود در حالی که ترکیب شور و صمیمیت منجر به عشق عاشقانه می شود.

بر اساس نظریه مثلث استرنبرگ، روابطی که بر روی دو یا چند عنصر ساخته شده‌اند، ماندگارتر از روابط مبتنی بر یک مؤلفه هستند. استرنبرگ از واژه عشق کامل برای توصیف ترکیب صمیمیت، اشتیاق و تعهد استفاده می کند. در حالی که این نوع عشق قوی ترین و بادوام ترین است، استرنبرگ پیشنهاد می کند که این نوع عشق نیز نادر است.

نظریه دلبستگی عشق

در سال ۱۹۸۷، سیندی هازان و فیلیپ شیور، دو محقق از دانشگاه دنور، این نظریه را مطرح کردند که عشق رمانتیک یک فرآیند زیست اجتماعی است که شبیه نحوه ایجاد دلبستگی کودکان با والدین خود است.

بر اساس نظریه دلبستگی هازان و شاور در مورد عشق، سبک دلبستگی افراد تا حدی با رابطه ای که با والدین خود در دوران کودکی داشتند شکل می گیرد. این همان سبک اصلی سپس تا بزرگسالی ادامه می یابد، جایی که بخشی از روابط عاشقانه آنها می شود.

        پیشنهاد می کنیم مقاله “۷ نکته طلایی برای ترمیم ارتباط با همسرتان بعد از دعوا” را نیز مطالعه بفرمایید.      

عشق دلسوزانه در مقابل عشق پرشور

در سال ۱۹۸۸، روانشناس الین هتفیلد پیشنهاد کرد که دو نوع اساسی عشق وجود دارد: عشق دلسوزانه و عشق پرشور.

عشق مشفقانه با احترام متقابل، وابستگی، محبت و اعتماد مشخص می شود. این عشق معمولاً از احساس درک متقابل و احترام مشترک نسبت به یکدیگر ایجاد می شود.
عشق پرشور با احساسات شدید، اضطراب و محبت مشخص می شود. هنگامی که این احساسات شدید متقابل می شوند، افراد احساس شادی و رضایت می کنند، در حالی که عشق غیر متقابل منجر به احساس ناامیدی و ناامیدی می شود.

عشق از دیدگاه روانشناسی

هتفیلد پیشنهاد می‌کند که عشق پرشور زمانی به وجود می‌آید که انتظارات فرهنگی عاشق شدن را تشویق می‌کند، زمانی که فرد با ایده‌های از پیش تعیین‌شده‌اش در مورد عشق ایده‌آل روبرو می‌شود، و زمانی که فرد برانگیختگی فیزیولوژیکی شدیدی را در حضور شخص دیگر تجربه می‌کند.

به گفته هتفیلد، عشق پرشور گذرا است و معمولا بین ۶ تا ۳۰ ماه طول می کشد. در حالت ایده آل، عشق پرشور به عشق دلسوزانه منجر می شود که بسیار پایدارتر است.در حالی که بیشتر مردم خواهان روابطی هستند که امنیت و ثبات عشق دلسوزانه را با عشق شدید پرشور ترکیب کند، هتفیلد معتقد است که این نادر است.

Rate this post
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.