
نحوه شهادت حضرت زهرا (س) چگونه بود؟
*این مطلب بروزرسانی شده است.
همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”نحوه شهادت حضرت زهرا (س) چگونه بود؟” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .
نحوه شهادت حضرت زهرا (س) و ماجرای آتش زدن خانه حضرت علی (ع) از سوالات بسیار مهمی است که در اذهان بسیاری از افراد نقش بسته است،آیا چنان که شیعیان میگویند به ساحت حضرت فاطمه زهرا (س) نیز جسارت کردند؟ و بر آن حضرت صدماتی وارد شد که منجر به شهادت او و فرزندش گردید یا خیر؟
حضرت امام حسن مجتبى (ع) در يک مجلس مناظره در حضور معاويه خطاب به مغيرة بن شعبه فرمود: «انت الذى ضربت فاطمة بنت رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله حتى ادميتها و القت ما فى بطنها…؛ تو مادرم را زده و مصدوم و مجروح ساختى، تا اينكه او بچه اش را سقط كرد…»
حضرت امام صادق (ع) با تصريح بيشتر در مورد علت بيمارى و شهادت فاطمه (س) مىفرمايند: «و كان سبب وفاتها ان قنفذا مولى الرجل لكزها بنعل السيف بامره فاسقطت محسنا، و مرضت من ذلك مرضا شديدا؛ سبب شهادت فاطمه (س) اين بود كه قنفذ (غلام خليفه دوم) با غلاف شمشير او را زده و بچه اش را كشت و مادرم از اين جهت به بستر بيمارى افتاد.»
نحوه شهادت حضرت زهرا (س)
سلیم بن قیس هلالى که از یاران مخلص امیرمؤمنان علیه السلام است، در این باره مىنویسد:
عمر آتش طلبید و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را فشار داد و باز کرد و داخل شد! حضرت زهرا علیها السّلام به طرف عمر آمد و فریاد زد: یا ابتاه، یا رسول اللَّه! عمر شمشیر را در حالى که در غلافش بود بلند کرد و بر پهلوى فاطمه زد. آن حضرت ناله کرد: یا ابتاه! عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوى حضرت زد. ( کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ص۵۶۸، ناشر: انتشارات هادى ـ قم ، الطبعة الأولی، ۱۴۰۵هـ).

آلوسى مفسر مشهور اهل تسنن مىنویسد:
أنه لما یجب على غضب عمر وأضرم النار بباب على وأحرقه ودخل فاستقبلته فاطمة وصاحت یا أبتاه ویا رسول الله فرفع عمر السیف وهو فى غمده فوجأ به جنبها المبارک ورفع السوط فضرب به ضرعها فصاحتیا أبتاه فأخذ على بتلابیب عمر وهزه ووجأ أنفه ورقبته؛ عمر عصبانی شد و درب خانه علی را به آتش کشید و داخل خانه شد، فاطمه سلام الله علیها به طرف عمر آمد و فریاد زد: «یا ابتاه، یا رسول الله»! عمر شمشیرش را که در غلاف بود بلند کرد و به پهلوى فاطمه زد، تازیانه را بلند کرد و بر بازوى فاطمه زد، فریاد زد:
« یا ابتاه » (بامشاهده این ماجرا) علی (ع) ناگهان از جا برخاست و گریبان عمر را گرفت و او را به شدت کشید و بر زمین زد و بر بینى و گردنش کوبید(الآلوسی البغدادی، العلامة أبی الفضل شهاب الدین السید محمود (متوفای۱۲۷۰هـ)، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج۳، ص۱۲۴، ناشر: دار إحیاء التراث العربی – بیروت. )
آلوسى این روایت را بدون هیچ حاشیه و نقدى نقل کرده و رد نکرده است که حکایت از پذیرفتن آن دارد. سلیم بن قیس نیز می نویسد: با مشاهده ی این جریان( جسارت عمر)، ناگهان علی(ع) از جا بلند شد و یقه ی عمر را گرفت و او را محکم کشید و بر زمینزد و به بینی و گردنش کوبید و خواست او را بُکشد….،که فرمایش پیامبر و وصیت او را به یاد آوردو فرمود: قسم به خدائی که محمّد را به پیامبری ارج نهاده است، ای پسر صهاک (منظورعمر است) اگر نبود کتابی از طرف خدا و نیز عهدی که با رسول الله(ص) کرده، می فهمیدی که نمی توانی داخل خانه ی من شوی! در اینجا، عمر از دست علی آزاد شد و از مردم کمک خواست.
ابابصیر از امام صادق علیهالسلام متن کامل کلام حضرت را به این صورت نقل نموده است :
« وَ کانَ سَبَبُ وَفاتِها اَن قُنْفُذَ مَوْلی عُمَرَ لَکَزَها بِنَعْلِ السیْفِ بِاَمْرِهِ فَاَسْقَطَتْ مُحْسِنا وَ مَرِضَتْ مَرَضا شَدیدا وَلَمْ تَدَعْ اَحَدا مِمنْ آذاها یَدْخُلُ عَلَیْها
، سبب فوت فاطمه علیهاالسلام ضرباتی بود که قنفذ، غلام عمر با غلاف شمشیر بر آن حضرت به فرمان عمر زد؛ پس (فرزندش) محسن را از دست داد و به شدت بیمار شد و هیچ یک از آزار دهندگان خویش را راه نداد (که به دیدن او بیایند)
منابع شیعه و ذکر نحوه شهادت حضرت زهرا (س) :
نظر دانشمندان شیعه و روایات نقل شده از سوی آنان چنین است :
هنگامی که خواستند علی علیهالسلام را به مسجد ببرند با مقاومت فاطمه علیهاالسلام روبرو شدند و فاطمه علیهاالسلام برای جلوگیری از بردن همسر گرامیاش صدمههای روحی و جسمی فراوانی دید که بیان همه آنها از توان زبان و قلم خارج است؛ فقط به گوشهای از آن در یک نقل تاریخی اشاره میکنیم؛ وگرنه در این موضوع، نقل های تاریخی فراوان است.
خلاصه ماجرا همان است که در نامه خود عمر به معاویه آمده است. در بخشی از آن چنین مینویسد :
«… وقتی درب خانه را آتش زدم (آن گاه داخل خانه شدم) ولی فاطمه درب خانه را حجاب خود قرار داد و مانع از دخول من و اصحابم شد. با تازیانه آن چنان بر بازوی او زدم که مانند دملج (بازوبند) اثر آن بر بازوی او ماند؛ آن گاه صدای ناله او بلند شد؛ چنان که نزدیک بود به حال او رقت کنم و دلم نرم شود؛ ولی به یاد کشتههای بدر و اُحد که به دست علی کشته شده بودند… افتادم، آتش غضبم افروختهتر شد و چنان لگدی بر درب زدم که از صدمه آن جنین او (به نام محسن) سقط شد .” فَعِنْدَ ذلک صَرَخَتْ فاطِمَةُ صَرْخةً… فَقالَتْ یا اَبَتاهُ یا رَسُولَ اللهِ هکَذا کانَ یُفْعَلَ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ. .. ؛ در این هنگام، فاطمه چنان ناله زد، پس فریاد زد:
ای پدر بزرگوار! ای رسول خدا! این چنین با عزیز دلت و دخترت رفتار کردند.” سپس فریاد کشید: فضه به فریادم برس که فرزندم را کشتند. سپس به دیوار تکیه داد و من او را به کنار زده، داخل خانه شدم. فاطمه در آن حال میخواست مانع (بردن علی) شود، من از روی روسری چنان سیلی به صورت او زدم که گوشواره از گوشش به زمین افتاد…»
آن چه بیان شد و قلم با صد شرمساری آن را بر صفحه کاغذ آورد، تنها گوشه هایی از ستم هایی است که بر آن بانوی دو جهان رفته است.
در ادامه مداحی بسیار زیبای فاطمیه اثر استودیویی مداحان اهل بیت آقایان هلالی و سیب سرخی را شنوا باشید
۲ شبهه درباره شهادت حضرت زهرا (س) و پاسخ به آن
شبهه اول وهابیت: به ادعای شیعه، حضرات علی و حسن و حسین (علیهمالسلام) علم غیب داشتند؛ پس، از نقشه پیش از قتل خبر داشتند.
جواب شبهه:
جواب نقضی: پیامبران هم علم غیب داشتند؛ آیا میتوان گفت در قتل و جنایتهای زمان خود شریک بودند؟ چرا آنان با اینکه از اتفاقات خبر داشتند، مانع نشدند.
قرآن کریم به آگاهی عیسی بن مریم به برخی امور غیبی تصریح کرده است. «وَأُنَبِّئُکم بِمَا تَأْکلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیوتِکمْ إِنَّ فِی ذَلِک لآیةً لَّکمْ إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ[آلعمران/۴۹] و شما را از آنچه میخورید و در خانههایتان ذخیره میکنید، خبر میدهم مسلماً در این معجزات برای شما اگر مؤمن باشید، عبرت است.»
«تِلْک مِنْ أَنْباءِ الْغَیبِ نُوحیها إِلَیک ما کنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُک مِنْ قَبْلِ هذا[هود/۴۹] این از خبرهای غیب است که آن را به تو وحی میکنیم؛ پیش از این، نه تو آن را میدانستی و نه قوم تو.»
بله غیر از خداوند، هیچ کس علم غیب مطلق و ذاتی ندارد و اگر کسی هم علم غیبی دارد، ذاتی و مطلق نیست بلکه محدود و نسبی و شأنی است؛ چون طبق عقل و اختیار، انسانها باید عادی زندگی کنند؛ پس با این حساب، دلیل اول وهابیت در کلیپ، عوام فریبی و مغالطه است.
جواب حلی: در اینکه آیا ائمه به صورت تمام و مطلق، علم غیب به تمام وقایع و حوادث آینده داشتند یا نه، محل بحث و اختلاف و بررسی است.
اولاً: مگر امام حسن و امام حسین (سلاماللهعلیهما) در آن زمان چند سالشان بود که شبههکننده، آنها را به دلیل داشتن علم غیب متهم به شریک بودن در قتل میکند؛ ایشان ۷ و ۸ ساله بودند.
ثانیاً: هر انسانی روزی میمیرد و اگر کسی هر اندازه هم علم داشته باشد از این قاعده مستثنا نیست؛ پس علم شخص، مانع از مرگ و یا شهادت نمیشود.
ثالثاً: قضا و قدر خداوند اگر حتمی شود، به هیچ وجه عوض شدنی نیست و حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از این قاعده مستثنی نیست.
رابعاً: علم امامان از طریق غیب به حوادث آینده، فقط علم به یک واقعۀ حتمی است و رضایت آن بزرگواران به این قضا و قدر، موجب ترفیع درجات آنها میشود. جواب نقضی: پیامبران هم علم غیب داشتند؛ آیا میتوان گفت در قتل و جنایتهای زمان خود شریک بودند؟ آنان چرا با اینکه از اتفاقات خبر داشتند، چرا مانع نشدند.
قرآن کریم به آگاهی عیسی بن مریم به برخی امور غیبی تصریح کرده است. «وَأُنَبِّئُکم بِمَا تَأْکلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیوتِکمْ إِنَّ فِی ذَلِک لآیةً لَّکمْ إِن کنتُم مُّؤْمِنِینَ.[آلعمران/۴۹] و شما را از آنچه میخورید و در خانههایتان ذخیره میکنید، خبر میدهم مسلماً در این معجزات برای شما اگر مؤمن باشید، عبرت است.»
«تِلْک مِنْ أَنْباءِ الْغَیبِ نُوحیها إِلَیک ما کنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُک مِنْ قَبْلِ هذا [هود/۴۹] این از خبرهای غیب است که آن را به تو وحی میکنیم؛ پیش از این، نه تو آن را میدانستی و نه قوم تو.»
بله درست است که علم غیب مطلق و ذاتی هیچ کس غیر خداوند نیست، و اگر کسی دارد، محدود و نسبی است؛ چون طبق عقل و اختیار، انسانها باید عادی زندگی کنند؛ پس با این حساب، دلیل اول وهابیت در کلیپ عوام فریبی و مغالطه است.
شبهه دوم وهابیت: حضرت علی دختر حضرت فاطمه را یعنی ام کلثوم را به عنوان پاداش به عقد ازدواج خلیفه دوم در آورد.
در واقع وهابیت با بیان این شبهه، میخواهند بگوید تهدید و هجوم به خانه فاطمه (سلام الله علیها) و آتش زدن و شهادت، افسانه و دروغ است و چنین چیزی امکان ندارد. چگونه چنین چیزی ممکن است در حالیکه حضرت علی (علیهالسلام) دختر خود را به عمر داد. آیا امکان دارد کسی دخترش را به دشمن خود بدهد؟!
جواب شبهه:
۱- پاداش در مقابل چه چیزی؟! کدام کتاب، کدام سند نوشته شده است که حضرت علی (علیهالسلام) دخترش را به عنوان پاداش به عقد ازدواج خلیفه دوم درآورده است؟! شبهه پراکنی و سیاهنمایی و انکار، چیز خیلی راحتی است، مثل تخریب کردن یک ساختمان که یک روزه میتوان خراب کرد، اما درست کردن آن، سالها طول میکشد. این قضیه ازدواج چقدر صحت دارد؟
۲- وقتی مطلب مهمی را بیان میکنیم، وهابیت در نهایت برای انکار آن میگویند چون در صحیح بخاری و مسلم نیامده، پس معتبر نیست و ما قبول نمیکنیم؛ ما هم الان در جواب این شبهه میگوییم اگر ازدواج خلیفه دوم با دختر حضرت علی(علیهالسلام)، به نام ام کلثوم برای شما خیلی مهم است و معتبر میدانید، پس باید در صحیح مسلم و بخاری آمده باشد در حالیکه نه تنها در این دو کتاب معتبر نیامده، بلکه در کتب دیگر مانند: مسند احمد بن حنبل، مسند بزاز و معاجم طبرانی (معجم کبیر، اوسط و صغیر) هم نیامده است.
۳- در برخی منابع اهل سنت آمده، وقتی امام علی (علیهالسلام) فرمود: «امّ کلثوم، خردسال است»، عمر به او گفت: «به خدا سوگند! بهانه و درد تو این نیست و خود میدانیم که چه دردى دارى»[۱۴] عمر ضمن خواستگارى با گفتن این جمله، اینگونه به امام علی (علیهالسلام) بیاحترامی و جسارت میکند و تعریض میزند.
۴- موضوع ازدواج عمر با ام کلثوم، معرکه آرا است. برخی این مسئله را از اساس رد کردهاند، بعضی نیز اصل ازدواج را پذیرفتهاند، امّا بر این باورند با توجه به اینکه در زمان ازدواج، ام کلثوم بچه بود، پیش از زفافشان عمر کشته شد؛ همچنین اختلاف روایات مربوط به ازدواج عمر با ام کلثوم از جهت متن و سند به حدی است که انسان را به شک میاندازد و نمیتوان به آن اعتماد کرد.