عالم ذر کجاست؟چرا آن را به خاطر نمی آوریم؟

عالم ذر کجاست؟چرا آن را به خاطر نمی آوریم؟

همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”عالم ذر کجاست؟چرا آن را به خاطر نمی آوریم؟” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .

عالم ذر چیست؟ و در کجا است؟

در قرآن مجید سخن از یک پیمان، عهد، میثاق و گواهی به میان آمده است که خداوند از انسانها گرفته است. روشن ترین آیه ای که بر این حقیقت دلالت دارد، آیة ۱۷۲ سورة اعراف است که به «آیة ذر» معروف شده است. این آیه دقیق ترین معنی و شگفت ترین نظم را دارد. آیات دیگری نیز مفسر همین حقیقت معرفی شده اند.

خداوند در قرآن می فرماید: ]وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلی شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ؛ «به یاد آور زمانی را که پروردگارت از پشت [و صلب] فرزندان آدم، ذریة آنها را بر گرفت و آنان را گواه بر خویشتن ساخت [و فرمود]: آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری، گواهی می دهیم. [چرا چنین کرد؟] برای اینکه در روز رستاخیز نگویید ما از این غافل بودیم.»

از آنجا که در این آیه سخن از (فرزندان خردسال) آدم ـ علیه السلام ـ به میان آمده، از این آیه به «آیه ذر» یاد می کنند و به خاطر کلمة «ألست» به «پیمان ألست» معروف است. همچنین لفظ ذریّه در قرآن نوزده بار وارد شده که درتمام موارد نسل انسان مراد است.

در تفسیر این آیه دربارة اینکه عالم ذر چگونه، در کجا و حضور فرزندان آدم ـ علیه السلام ـ چگونه بوده، احادیث و به دنبال آن سخن دانشمندان گوناگون است.

عالَم ذَرّ

 یا عالم اَلَسْت یا عالم قالوا بَلیٰ یکی از جهان‌های آفرینش که در قرآن و روایات به آن اشاره شده است. بنا بر عقیده اندیشمندان اسلامی، این عالم مربوط به دوران پیش از خلقت آدم و یا همزمان با خلقت اوست. در عالم ذر تمام انسان‌هایی که قرار بوده تا روز قیامت به دنیا بیایند، به صورت «ذرّه» و به تعبیر بعضی از روایات به شکل مورچه در آنجا ظاهر شدند.

در عالم ذر، از همه «ذرات» پیمانی بر توحید و ربوبیت خدا و نبوت پیامبران از جمله پیامبر اسلام(ص) و ولایت اوصیا، از جمله ولایت امام علی(ع) گرفته شد و سپس آن افراد که به صورت ذره بوده از بین رفتند و یا به جایگاه اولی خود بازگشتند. دیدگاه‌های دیگری نیز در مورد این عالم از جمله توحید فطری، عالم ملکوت، تمثیل و مجاز ارائه شده است.

پیمان در عالم ذر برای چه بود؟

الف. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: ما از موضوع شناخت خدا بی خبر بودیم و لذا کافر شدیم؛ {أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ}؛ [۱۶]
ب. حجت بر انسانها تمام شود تا در رستاخیز نگویند: پدران ما بت پرست بودند و ما هم فرزندان همان پدران هستیم و چاره ای جز تبعیت از آنها نداشتیم؛ {أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَکَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ کُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ…} .

این ظهور و بروز (در عالم ذر) که واقع شده، به چه صورت انجام گرفته است و منظور از عالم ذر چیست؟

۱٫ محدثان در پاسخ می گویند:

در بعضی از احادیث آمده است: فرزندان آدم تا پایان دنیا به صورت ذرات کوچکی از پشت آدم خارج شدند و فضا را پر کردند؛ در حالی که دارای عقل و شعور بودند و قادر بر سخن و تکلم بودند. خداوند از آنان پرسید: آیا من پروردگار شما نیستم؟ همگی در پاسخ گفتند. آری و به این ترتیب، پیمان نخستین بر توحید گرفته شد.

۲٫ گروهی از مفسران چنین می گویند:

منظور از «ذر»، ذرات نخستین وجود انسان (نطفه) است که از پشت پدران به رحم مادران انتقال یافت و به تدریج در عالم جنین، به صورت انسان کاملی درآمد و در همان حال، خداوند استعدادهایی به او داد تا بتواند حقیقت توحید را درک کند. از این رو، عالم ذر، عالم جنین است و سوال و پاسخ، به زبان حال صورت گرفته است.

۳٫ منظور از عالم «ذر»، عالم «ارواح» است؛ یعنی، خداوند در آغاز، ارواح انسان ها را آفرید و مخاطب ساخت و از آنان اقرار بر توحید گرفت.

۴٫ منظور از «ذر»، اجزای بسیار کوچک نیست؛ بلکه ذر به معنای ذریه (فرزندان) است؛ خواه کوچک و صغیر باشند یا بزرگ و کبیر. بنابراین، سوال و جواب در میان انسان و خداوند، به وسیله پیامبران و به زبان «قال» می باشد.

۵٫ سوال و جواب (در عالم ذر) بین انسان و خداوند، به زبان حال، صورت گرفته است؛ آن هم بعد از بلوغ، کمال و عقل.

۶٫ علامه طباطبائی می گوید:

موجودات دارای دو نوع وجودند؛ یک وجود جمعی در نزد خدا که در قرآن به عنوان ملکوت از آن یاد شده است و دیگری وجودات پراکنده که با گذشت زمان، به تدریج ظاهر می شوند. به این ترتیب، عالم انسانیت دنیوی، مسبوق به عالم انسانیت دیگری است که در آن جا، هیچ موجودی از پروردگار پوشیده نیست و با شهود باطنی، او را مشاهده کرده، به واحدیت او اعتراف می کند و سوال و جواب در عالم «ذر»، مربوط به آن جا می شود.

عالم ذر کجاست؟چرا آن را به خاطر نمی آوریم؟
عالم ذر کجاست؟چرا آن را به خاطر نمی آوریم؟

چرا عالم ذرّ را به یاد نمی‌آوریم؟

پاسخ متناسب با دیدگاه‌های گروه اول: ـ. در صورت پذیرش نظریه سوم، پاسخ بسیار روشن است. چراکه متناسب با این نظریه این آیه تنها مختص به پیامبران و اولیای خاص خدا است و تنها آن‌ها بوده‌اند که چنین اقراری به وحدانیت پرودگار داشته‌اند؛ بنابراین دیگران شامل حال این آیه نمی‌شوند و دلیلی هم ندارد که چنین جریانی را به خاطر بیاورند.

 اما متناسب با سه نظریه دیگر باید گفت:

که گاه انسان با گذر زمان، حوادث بسیاری را فراموش می‌کند، اما محتوای اصلی آن را به خاطر می‌سپارد؛ بنابراین مهم، به یاد آوردن محتوای اصلی آن حادثه است نه جزئیات و ریزه کاری‌های آن. همانند کسی که می‌داند جمله‌ای را از کسی شنیده، اما به یاد نمی‌آورد که آن را در کجا و از زبان چه کسی دریافت کرده است؛ بنابراین برای حادثه‌ای که پیش از عالم کنونی ما و در دورانی بسیار غریب رخ داده، همین اندازه کافی است که محتوای اصلی آن یعنی «گرایش به پرستش پروردگار»، در یاد مردم باقی بماند.

ممکن است بگویید که این سخن، قابل پذیرش نیست. زیرا بالاخره اگر چنین جریانی حقیقتا رخ داده باشد، هر چند هم در زمانی بسیار دور اتفاق افتاده باشد، باید در یاد برخی از مردم موجود باشد.

اما باید گفت که این مسأله‌ای بسیار طبیعی است. زیرا معمول انسان‌ها حتی حوادث دوران کودکی خود را نیز به یاد نمی‌آورند، چه رسد به رخداد‌های پیش از آن. با این وجود با اینکه هیچ کس از دوران نوزادی خود خاطره‌ای ندارد، اما آموخته‌های خود را از آن دوران همچون نقشی ماندگار در یاد دارد. با اینکه ممکن است هیچ یک از ما به خاطر نداشته باشیم که چگونه سخن گفتن، راه رفتن و یا حتی نقاشی کردن را آموخته‌ایم، اما به راحتی از همه این آموخته‌ها استفاده می‌کنیم؛ بنابراین بسیار عادی است که همه ما حادثه‌ای را که در عالمی پیش از آمدن به این دنیا رخ داده را فراموش کنیم، اما محتوای پر اهمیت آن را در ضمیر خود نگاه داریم.

گروه دوم:

اقرار به توحید با «زبان آفرینش» و یا «زبان حال» است. برخی از روایات دلالت بر این نکته دارد که اقرار به توحید پرودگار با آفرینش انسان در یک زمان رخ داده است. یکی از یاران امام صادق علیه السلام می‌گوید که از حضرت در مورد آیه «فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ علیها» (سوره روم، آیه ۳۰: فطرت الهی است که خداوند، مردم را بر اساس آن آفریده)، پرسیدم که این فطرت چیست؟ امام صادق علیه السلام پاسخ داد:

«هِیَ الْإِسْلَامُ فَطَرَهُمُ اللَّهُ حِینَ أَخَذَ مِیثَاقَهُمْ عَلَی التَّوْحِیدِ قَالَ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ وَ فِیهِ الْمُؤْمِنُ وَ الْکَافِر.» (الکافی، ج. ۲، ص. ۱۲)

«آن فطرت، اسلام است که خدا مردم را هنگامی که از آن‌ها پیمان گرفت بر یگانه پرستی آفرید. آنگاه که خدا به آن‌ها گفت: «مگر من پروردگار شما نیستم؟» و در آن مؤمن و کافر هر دو بودند.»

در پی چنین روایاتی برخی معتقدند که مقصود از عالم ذرّ، «عالم استعدادها» است و اقرار به وجود خدا نیز به «زبان تکوین و آفرینش» در عالم جنینی رخ داده است. چراکه خداوند، حقیقت توحید را هم در نهاد انسان به صورت یک حس درونی ذاتی و هم در عقل و خرد او به صورت یک حقیقت خود آگاه قرار داده است.

برخی دیگر نیز با بیانی شبیه به این معتقدند که اساسا این گفتگو، با زبان معمول صورت نگرفته و به اصطلاح، سخنی است با «زبان حال» نه با «زبان مقال». اینگونه تعبیر‌ها در گفتگو‌های روزانه نیز کم نیست مثلا می‌گوییم: «رنگ رخساره خبر می‌دهد از سرّ درون» یا می‌گوییم: «چشمان به هم ریخته او می‌گوید دیشب به خواب نرفته است.» (تفسیر نمونه، ج. ۷، ص. ۷)

پاسخ متناسب با دیدگاه‌های گروه دوم: همانطور که گفته شد، نظر این گروه این است که اقرار و شهادت به وجود پروردگار که در این آیه آمده به صورت زبانی نبوده است. بلکه با زبان حال و یا با زبان آفرینش شکل گرفته و مصداق خارجی ندارد؛ بنابراین پرسش مذکور (چرا هیچ کس چنین مسأله‌ای را به خاطر نمی‌آورد) حل خواهد شد. چراکه بنا بر این دیدگاه هیچ جریانی در خارج و عالم واقع رخ نداده که ما بخواهیم آن را به یاد بیاوریم.

امیدوارم این مقاله که تحت عنوان عالم ذر کجاست ؟ و چرا ما آن را به یاد نمی آوریم؟ نگاشته شد مورد توجه شما قرار گرفته باشد.

4/5 - (5 امتیاز)
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

1 دیدگاه در “عالم ذر کجاست؟چرا آن را به خاطر نمی آوریم؟

با سلام در وجود عالم ذر بطوریکه تمامی انسانها حضور داشته اند نباید شک کرد.ولی در تفسیر چگونگی آن مانند عالم برزخ فقط خداوند صاحب علم آن میباشد. مرگ درانسان بعلت وجود روح سازگار نیست یعنی ما بعد مرگ دارای رشد و تکامل هستیم.و حضور اکنون ما هم حاصل یک رشد و تکامل بوده.یعنی ما در قبل هم بودیم و رشد تکاملی ما الان این شده و در بعد هم به همین منوال رشد و تکامل خواهیم کرد. و انجام واجبات و اعمال نیک باعث رشد بهتر و نوین تری در عالم بعد مرگ خواهد شد. نعوذبالله مانند یک کرم ابریشم که رشدی دیگر را طی میکند بدون آنکه از تکامل خود خاطره (فرضا)داشته باشد. علت این امر وجود روحی است که خداوند در ما دمیده است میباشد.که فاقد مرگ هست. و اطلاعات این امور اصلا با این جسم فعلی تطابق ندارد. یعنی سیستم مغزی و ذهنی ما فاقد درک این مسائل میباشد. مانند حیوانات که توانایی شناخت رفتاری انسانها را ندارند و ما هم برعکس نداریم. اما خداوند در یک سطح مشخص حکمتی به موجودات جهت بقا و تکامل داده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.