قاسم فرزند امام حسن (علیهالسلام) به سال ۴۷ ه. ق در مدینه منوره ديده به جهان گشود.مادرش امولدی به نام «نفیله» يا «رمله» يا «نجمه» بود. در دو سالگى پدر بزرگوارش را از دست داد و تا هنگام شهادت در دامان پرمهر و عطوفت عموى گرامى خود، امام حسين (علیهالسلام)، پرورش يافت؛ و در واقعه کربلا به اتفاق مادر و ديگر برادران و خواهران خود حضور داشت.
قاسم بن حسن (شهادت سال ۶۱ هجری) از فرزندان امام حسن(ع) که در واقعه کربلا به شهادت رسید. او در شب عاشورا در پاسخ امام حسین(ع) که نظر او را در مورد مرگ پرسید، مرگ را شیرینتر از عسل دانست. وی در روز عاشورا به دست عمرو بن سعد بن نفیل ازدی به شهادت رسید.
در برخی از منابع داستانی درباره ازدواج وی با یکی از دختران امام حسین(ع) تحت عنوان عروسی قاسم نقل شده است که عالمان متعددی همچون علامه مجلسی، میرزاحسین نوری، شیخ عباس قمی، مرتضی مطهری آن را غیرمعتبر شمردند؛ اما برخی همچون ابوالحسن شعرانی نیز گفتهاند دلیل بر رد این مطلب وجود ندارد. در عرف عزاداری شیعیان در ایران، شب ۶ محرم به قاسم اختصاص دارد.
رجز خوانی قاسم بن الحسن (ع) برای دشمن
وی در میدان نبرد اين رجز را مىخواند:
انْ تَنْكُرونى فَأَنَا فَرْعُ الْحَسَنْ ••• سِبْطُ النَبىُّ المُصْطَفى وَالمؤتَمَنْ
هذا حُسينٌ كَالاسيرِ الْمُرتَهَنْ ••• بين أناسٍ لا سَقَوا صُوْبُ المَزَنْ
اگر مرا نمىشناسيد، من فرزند امام حسن نوه پیامبر برگزيده و امينم. اين حسين همانند اسیر و گروگان، گرفتار مردمى است كه باران رحمت بر آنها نبارد.ابن اعثم این رجز را به عبدالله بن حسن نسبت داده است.
به گزارش ابن شهرآشوب، قاسم در میدان جنگ، چنین رجز میخواند:
انی انا القاسُم من نسل علی نحن و بیت الله اولی بالنبی
من شمر ذی الجوشن او ابن الدعی
«من قاسم، از نسل علی هستم. به خانه خدا سوگند، ما از شمر ذی الجوشن یا حرامزاده (ابن زیاد)، به پیامبر سزاوارتریم».
سرانجام پس از كشتن سى و پنج تن به درجه شهادت نايل آمد.
روایت سید بن طاووس از نحوه شهادت حضرت قاسم بن الحسن (ع)
سیدبن طاووس در اقبال الاعمال به زیارت نامه ای از امام هادی(ع) در زیارت امام حسین(ع) اشاره دارد که حضرت در بخشی از آن می فرماید:
«السلام علی القاسم بن الحسن بن علی المضروب لامته حین نادی الحسین عمه فجلا علیه عمه کالصغر و هو یفحص برجلیه التراب و الحسین یقول بعدا لقوم قتلوک و من خصمهم یوم القیامه جدک و ابوک ثم قال عز و الله علی عمک ان تدعوه فلا یجیبک أو یجیبک و انت قتیل جدیل فلا ینفعک هذا و الله یوم کثر واتره و قل ناصره جعلنی الله معکما یوم جمعکما و بوأنی مبوأکما و لعن الله قاتلک عمر بن سعد بن بن عروة بن نفیل الازدی واصلاه جحیما و اعد له عذابا الیما» یعنی:
درود بر قاسم فرزند حسن بن علی(ع) آن عزیزی که فرق سرش شکافت و ابزار جنگی اش به غارت رفت هنگامی که عمو را به کمک طلبید حسین(ع) سراسیمه خود را به او رسانید و مردم را از کنارش عقب راند لیکن قاسم از شدت درد پای خود را به زمین می کشید در این حال بود که امام(ع) فرمود: از رحمت خداوند به دور باشند قومی را که تو را کشتند در روز رستاخیز نیای تو و پدرت با اینان دشمنی خواهند کرد سپس فرمود:
به خدا سوگند بر عمویت بسیار گران است که او را بخوانی؛ ولی او تو را پاسخ نگوید یا هنگامی جوابت دهد که تو کشته شده ای و استخوانهای دست و پایت شکسته شده باشد، سپس این شتاب عمویت از آن توست که به خدا قسم سخت تنها شده و یارانش کم شده اند خداوند مرا در روز قیامت با شما و در جمع شما قرار دهد و لعنت خدا بر قاتلت عمر بن سعد بن بن عروة بن نفیل ازدی و او را به آتش دوزخ درافکند و برایش عذابی سخت فراهم آورد.»
پیشنهاد می کنیم مقاله “مختار ثقفی که بود و چه کرد؟” را نیز مطالعه بفرمایید.
عروسی حضرت قاسم (ع)
ملاحسین واعظ کاشفی(درگذشته ۹۱۰ق) در کتاب روضة الشهدا نقل کرده است که پس از اجازه امام حسین(ع) به عازم شدن قاسم برای جنگ، به قاسم فرمود: پدرت به من وصیت کرده که یکی از دخترانم را به عقد تو درآورم و به عباس(ع) و عون و زینب(س) فرمود: مقدمات عقد قاسم را فراهم کنند. پس قاسم در روز عاشورا عروسی کرد و سپس وارد میدان شد. این مطلب به محافل عزاداری و تعزیهخوانی نیز راه پیدا کرده است.البته که ذکر عروسی حضرت قاسم (ع) در کربلا از سوی خلی از مورخان و راویان شیعه نامعتبر است.