پرسش و پاسخ پیرامون مهدویت و ظهور

پرسش و پاسخ پیرامون مهدویت و ظهور

همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”پرسش و پاسخ پیرامون مهدویت و ظهور ” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .

در این نوشته چند پرسش مهدویت و ظهور را باهم بررسی میکنیم با امید به اینکه خواندن این مطالب ما را به حضرت مهدی(عج)نزدیک تر میکند و دانش مهدوی ما را بالاتر ببرد.

۱-مردم از حضرت مهدی (عج) در زمان غیبت چه بهره‌ای می‌برند؟

پاسخ: از نظر قرآن کریم، اولیای الهی دو دسته‌اند: ولیّ ظاهر، كه مردم وی را می‌شناسند و ولیّ غایب از انظار، كه مردم او را نمی‌شناسند، گرچه او در میان آنها بوده و از حال آنان با خبر است.

در سوره كهف، وجود هر دو ولیّ، به طور همزمان بیان شده‌ است: یكی موسی بن عمران و دیگری مصاحب موقّت او در سفر دریایی و زمینی كه به نام خضر معروف است. این ولی الهی به گونه‌ای بود كه حتی موسی با او آشنا نبود و تنها به راهنمایی خدا او را شناخت و از علمش بهره گرفت؛ چنان كه می‌فرماید:

«فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنّا عِلماً * قالَ لَهُ مُوسى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلى أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمّا عُلِّمْتَ رُشْداً».

«موسی و همراهش بنده‌ای از بندگان ما را (در لب دریا) یافتند كه وی را مشمول رحمت خود قرار داده و از جانب خویش به او علمی آموخته بودیم. موسی به وی گفت: آیا اجازه می‌دهی همراه تو باشم تا از علوم رشدآفرین خویش به من بیاموزی؟»

قرآن سپس شرحی از كارهای مفید و سودمند آن ولی الهی بیان می‌كند و نشان می‌دهد كه مردم او را نمی‌شناخته، ولی از آثار و بركاتش بهره‌مند بوده‌اند.

حضرت ولی عصر ـ عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف ـ نیز به سان مصاحب موسی، ولیّ ناشناخته‌ای است و در عین حال مبدأ كارهای سودمندی برای امت می‌باشد. بدین ترتیب، غیبت امام به معنی انفصال و جدایی او از جامعه نیست، بلكه او ـ همان گونه كه در روایات معصومین(علیهم السلام) نیز وارد شده ـ به‌سان خورشید در پشت ابر است كه دیدگان آن را نمی‌بینند، امّا به اهل زمین نور و گرمی می‌بخشد.

پیامبر گرامی(ص) فرمود«آری سوگند به خدایی كه مرا به نبوت برگزید، مردم از او سود می‌برند و از نور ولایتش در دوران غیبت، بهره می‌گیرند؛ چنان كه از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها بهره می‌برند».

۲-منظور از انتظار فرج چیست؟

کسى که منتظر مهمان بزرگى باشد لابد تمام وسایل پذیرایى را فراهم نموده و کارى که موجب ناراحتى مهمان شود انجام نمى ‌دهد. بنابر این کسى که انتظار فرج و ظهور امام(علیه السلام) را دارد قهراً باید به وظایف شرعیه، خوب عمل کند؛ چون انتظار فرج افضل اعمال است.

۳-انجام چه اعمالى ما را به دیدار حضرت امام عصر(ع) نائل مى ‌نماید؟

باسمه جلت اسمائه. هر چند دیدار امام(علیه السلام) بالاترین افتخار است، اما نمى ‌بایست تنها دل‌مشغولى انسان باشد، بلکه مى ‌باید رضایت امام(علیه السلام) و مشمول دعا و الطاف حضرتش شدن، در کانون توجهات انسان قرار گیرد که آن هم در گرو پاکیزه نمودن نفس از پستى ‌ها و آراسته کردن آن به اخلاق و فضایل است.

۴-آیا حضرت مهدی(عج) خواهر و برادر دارد؟

امام حسن عسکری(ع) در ربیع‌الاول سال ۲۳۲ هجری قمری در مدینه به دنیا آمد. آن حضرت با چند تن از خلفای عباسی معاصر بود از جمله مهتدی و معتمد عباسی. هر چند برخی نویسندگان نام چند فرزند برای امام حسن عسکری(ع) ذکر کرده‌اند اما قول مشهور این است که: از ایشان تنها یک فرزند، هم‌نام و هم‌کنیه با رسول خدا(ص) متولد شده است. علاوه بر اینکه تقسیم میراث آن حضرت میان مادر و برادر ایشان نیز می‌تواند مؤید قول مشهور باشد که به آن اشاره خواهیم کرد.

گفته شد برخی از نویسندگان چند فرزند برای امام حسن عسکری(ع) ذکر کرده‌اند از جمله این فرزندان محمد، موسی، فاطمه، عایشه، حسین و … اما به نظر می‌رسد این اقوال صحیح نباشد، چرا که:

اولاً علمای شیعه تنها فرزند امام حسن عسکری(ع) را حضرت مهدی(عج) می‌دانند و نام دیگری را ذکر نکرده‌اند. در این رابطه شیخ مفید که کتابش از اعتبار خاصی برخوردار است، می‌نویسد: امام بعد از امام حسن عسکری(ع) فرزندش بود که هم‌نام و هم‌کنیه رسول خدا(ص) بود و امام حسن(ع) به جز او فرزندی نداشت نه ظاهراً و نه باطناً مادر این فرزند کنیزی به نام نرجس بوده است.

کلینی در کافی می‌نویسد: فرزندی برای امام حسن عسکری(ع) به دنیا آمد و او را محمد نام نهادند. طبرسی در اعلام الوری همین قول را ذکر کرده است و می‌نویسد فردی از امام حسن عسکری(ع) سؤال کرد: آقای من آیا برای شما فرزندی هست؟ حضرت فرمود بله. سؤال کرد، اگر امری اتفاق بیفتد در کجا از او می‌توانم سؤال کنم؟ حضرت فرمود: در مدینه. علامه مجلسی در بحارالانوار می‌نویسد: اینکه حضرت مهدی(عج) برادری به نام موسی داشته باشد. این خبر غریب است.

ثانیاً یک دلیل تاریخی هم وجود دارد که قول مشهور را تأیید می‌کند. کلینی می‌نویسد: معتمد عباسی چون شنیده بود که از حضرت عسکری(ع) فرزندی باقی مانده درصدد یافتن او برآمد و دستور داد عده‌ای از قابله‌ها، زنان و کنیزان آن حضرت را معاینه کنند و اگر آثار حمل در آنها مشاهده شد گزارش کنند. نقل شده است که یکی از قابله‌ها به کنیزی شک کرد، از طرف خلیفه دستور داده شد که آن کنیز را در محلی تحت نظر قرار دهند.

سرانجام چون اثری از حمل ظاهر نشد آن کنیز آزاد شد. معتمد برای آنکه وانمود کند که از امام حسن عسکری(ع) فرزندی باقی نمانده و شیعیان از وجود امام بعدی نومید شوند دستور داد، میراث آن حضرت میان مادر و برادر امام حسن عسکری(ع) تقسیم شود: این تقسیم ارث دلالت بر این دارد که امام حسن عسکری(ع) فرزند دیگری نداشته‌اند و با توجه به اینکه خلیفه نتوانسته بود امام مهدی(عج) را پیدا کند، بنابراین دستور می‌دهد که ارث امام تقسیم شود. علی بن عیسی اربلی می‌نویسد: شیعیان عقیده داشتند که از امام فرزندی باقی مانده است که امامت را بر عهده دارد زیرا تعدادی از آنان فرزند خردسال امام را قبلاً دیده بودند.

نتیجه: عقیده علمای شیعه بر این است که تنها فرزند امام حسن عسکری(ع) حضرت مهدی(عج) است که در سال ۲۵۵ هجری متولد شده است و هم اکنون غایب هستند و به امر الهی ظهور می‌کنند و جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد. اقوال دیگری که در این رابطه هست مبنی بر داشتن فرزندانی دیگر، مورد قبول علمای شیعه نیست.

پرسش و پاسخ پیرامون مهدویت و ظهور
پرسش و پاسخ پیرامون مهدویت و ظهور

۵-در بین یاران امام زمان (عج) چند زن وجود دارد؟

ابتدا باید در نظر داشت که در اسلام فضائل به جنسیت ربطی ندارد. و این مطلب در آیات متعدد قرآن مشهود است.
«مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى‏ وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا یَعْمَلُونَ[نحل/۹۷] هر كس كار شایسته ‏اى انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالى كه مؤمن است، او را به حیاتى پاك زنده مى ‏داریم و پاداش آنها را به بهترین اعمالى كه انجام مى‏ دادند، خواهیم داد.»

زنان برجسته بسیاری نیز در طول تاریخ وجود داشته اند که خدای متعال در قرآن کریم زندگی آنان را نقل کرده و حتی آنان را به عنوان الگویی برای تمام مومنین معرفی می کند.

بنابراین هر کس به وظایف خویش عمل کند، از حیات طیب الهی بهره مند شده و اجرش در نزد خدای متعال محفوظ است و در این میان فرقی بین زن و مرد وجود ندارد.

هر چند ممکن است نقش ها متفاوت باشد. به عنوان نمونه نقش حضرت زینب در قیام عاشورا جنگیدن و شمشیر به دست گرفتن نبود، با این حال رسالتی عظیم در این قیام داشتند و نقش آفرینی بسیار برجسته ای انجام دادند. پس نباید توقع داشته باشیم که نقش زنان در لشگر امام زمان (عج) به مانند نقش مردان باشد، هر چند این امر به معنای کاستن از منزلت و شخصیت زن نیست. بلکه به دلیل توانایی بهتر برای گرفتن نقش های دیگر است.

با توجه به این توضیحات باید بگوییم بعضی بنا بر ظاهر احادیث صحیح معتقدند که ۳۱۳ یار اولیه امام زمان (عج) ظاهرا همگی از مردان هستند. چون تعبیر رجلا در آن ظهور در مرد بودنشان دارد:

«فیجمع الله علیه أصحابه ثلاثمائة وثلاثة عشر رجلا ، ویجمعهم الله له على غیر میعاد قزعا كقزع الخریف: خداوند ۳۱۳ نفر مرد از اصحاب آن حضرت را جمع می‌كند؛ بی آنكه قبلا وعده داده باشند، آمدنشان همچون ابرهای پاییزی است كه با حركات تند می آیند.»

اما در بعضی از روایات مطالبی بیان شده است که به نقش زنان در سپاه امام زمان (عج) نیز اشاره می کند. و چون سند بعضی از آنها ضعیف است عده ای به این روایات توجه نکرده اند. که در این جا آن ها را ذکر می کنیم:

امام باقر (علیه ‏السلام) می‏فرمایند: «به خدا سوگند سیصد و اندی نفر خواهند آمد و پنجاه زن در میان آنان است‏»

مفضل بن عمر می‏گوید: امام صادق (علیه ‏السلام) فرمودند: «همراه حضرت قائم، سیزده زن هست. عرض کردم، آنان چه نقشی خواهند داشت؟ فرمودند: زخمی‏ها را مداوا می‏کنند و از بیماران پرستاری می‏نمایند. آنچنان که همراه رسول خدا (صلی ‏الله علیه ‏و آله) بودند».

روایات دیگری هم وجود دارند که بعضی تعداد زنان را چهارصد نفر، و برخی، تعداد آنان را ۷۸۰۰ نفر معرفی می‏کند.

دسته دیگری از روایات نیز وجود دارد که تنها به همراه بودن زنان با حضرتش اکتفا کرده و تعدادشان را ذکر نکرده است.  اختلاف عددی که در این روایات ذکر شده است، در صورت پذیرش اصل روایت می تواند به زمان های متفاوتی اشاره داشته باشد که در زمان قیام حضرت به مرور به تعداد زنان حاضر در لشگر حضرت اضافه می شود.

اما نقش هایی که آنان به عهده می گیرند، طبیعتا با نقش های مردان فرق خواهد داشت، کما اینکه در روایتی با تشبیه به زمان پیامبر (ص) مداوای مجروحین را از کارهای زنان شمرده اند. یا می توانیم بگوییم مانند ماجرای محافظت از عایشه بعد از جنگ جمل ممکن است به زنانی نیاز باشد که در ظاهری نظامی رسالتی را به دوش بگیرند.

۶-نشانه های ظهور در زمان ما چیست؟

بحث انتظار، بحث بسیار زیبایی است و همیشه شعفی در دل ها ایجاد می کند. اما باید این احساسات را مورد تامل و بررسی قرار دهیم و مسائلی در این باره مطرح کنیم.

۱-انتظار فرج در روایات از افضل اعمال شمرده شده است:

النَّبِیَّ ص قَالَ أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ وَ لَا تَزَالُ شِیعَتُنَا فِی حُزْنٍ حَتَّى یَظْهَرَ وَلَدِیَ الَّذِی بَشَّرَ بِهِ النَّبِیُّ ص یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً؛بهترین اعمال امت من انتظار فرج است پیوسته شیعیان ما در غم و اندوهند تا موقعى كه ظهور كند فرزندم همان كسى كه پیامبر اكرم بشارت ظهور او را چنین داده‏ زمین را پر از عدل و داد نماید آن چنان كه پر از ظلم و ستم شده است.

ما این روایت را بارها شنیده و نقل کرده ایم. اما چقدر به این دقت کرده ایم که انتظار فرج، از دایره اعمال شمرده شده است؟ آیا ما عملی در انتظار فرج انجام می دهیم؟
حال ما، مانند میزبانی شده است که به جای آماده کردن وسایل پذیرایی و تمییز کردن خانه، فقط به وجد و نشاط آمده که میهمان در راه است!
آیا میزبانی که آماده نباشد، با دیدن مهیمان خوشحال خواهد شد؟  هر چند که قبل از مواجه با حقیقت میزبانی، خشنود و شادمان باشد، با دیدن میهمان، متوجه نقش خودش می شود و آن وقت، جای آن همه خوشحالی را حزن و شرمندگی خواهد گرفت!

ما چقدر خود را صالح کرده ایم، که از آمدن اباصالح به وجد و نشاط بیاییم؟

ظهور برای گستردن عدل در جهان است، و کسانی که به عدل خو نگرفته اند و سختی آن را برای خود هضم نکرده اند، قطعا بعد از ظهور از آن خرسند نخواهند شد!

۲- یکی از آفات گسترش موج بشارت ها به ظهور، می تواند این باشد که صبرها و تحمل ها کم شود. و به جای اینکه خود را برای مقابله با شدائد بسیار آماده کنیم، در وضعیتی قرار بگیریم، که هیچ آمادگی ای نداشته و با کمترین سختی ای از پای در بیاییم! آن وقت با دیدن مصائب، و محقق نشدن ظهور، ایمان خود را از دست بدهیم، که اگر ظهوری در کار بود، باید محقق می شد!!! و این خطر جدی است.

۳- نشانه های که برای ظهور بیان می شود، هیچ قطعیتی ندارد. و روایات فراوان در تکذیب وقاتون (تعیین کنندگان زمان برای ظهور) برای ما نشانه ای است که هرگز زمان خاصی را برای ظهور حتمی نگیریم:

لَهُ غَیْبَةً یَكْثُرُ أَیَّامُهَا وَ یَطُولُ أَمَدُهَا فَیَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ یُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ یَسْتَهْزِئُ بِذِكْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ یَكْذِبُ فِیهِ الْوَقَّاتُونَ وَ یَهْلِكُ فِیهِ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ یَنْجُو فِیهِ الْمُسْلِمُون‏؛ غیبتش بطول خواهد انجامید، و افراد مخلص در انتظار خروج او خواهند بود.  افراد سرگردان غیبت او را انكار خواهند كرد، و منكرین امامت او مسخره‏اش خواهند نمود، كسانى كه وقت ظهور او را تعیین میكنند دروغ مى‏گویند، افرادى كه بخواهند در ظهورش عجله نمایند هلاك میشوند، و اشخاصى كه از اهل تسلیم باشند رهائى پیدا خواهند كرد.

این روایت پیام های روشنی برای ما دارد. و ما را از عجله کردن در امر ظهور، و تعیین وقت برای ظهور نهی می کند! و نجات را فقط برای کسانی می داند که تسلیم امر الهی هستند. و هر زمان که خدای تعالی ظهور را اراده کند، به آن راضی و خشنود خواهند بود.

۴- تاریخ صفحه درسی در پیش روی ما گشوده است. و در زمان های زیادی این شور و شعف ظهور به وجود آمده و تبعاتی داشته است که امروزه می تواند برای ما درس باشد. به عنوان نمونه، بعد از جنگ های روس و ایران، توقع ظهور بالا رفت که مجالی برای پیدایش بابیت و بعد از آن بهائیت ایجاد شد! این ها را در جلوی چشم خویش قرار دهیم و مراقب باشیم که با شعار زیبا، به مسیر گمراهی نرویم.

 

Rate this post
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.