وسواس فکری، مغزتان را میخورد
وسواس فکری، مغزتان را میخورد
همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”وسواس فکری، مغزتان را میخورد ” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .
بپرس تا بگم
این روزها همه جا صحبت از ویروسی ناخوانده است که ذهن و فکر و رفتارهای همه افراد را مشغول خودش کردهاست.
نگرانی و ترس از بیماری کم و زیاد در وجود همه ما هست.
شستن دستها و مراقبت از خود، یکی از کارهایی است که کمک میکند تهدید ویروس و نگرانی ما کم شود اما همین مراقبت و شستوشو، خودش میتواند علت اضطراب شود چون شبیه به وسواس است.
مرز بین وسواس و پاکیزگی، این روزها به مسئله خیلیها تبدیل شدهاست.
در ادامه مواردی را فهرست میکنم تا این مرز برایمان مشخصتر شود.
وسواس با افکار اضطرابآور و ناخواسته همراه است. در کرونا چطور؟ شاید این روزها برایت پیش آمده باشد که گاهی یادت برود لازم است دستهایت را بشویی. شستن دستها برای پیشگیری از کرونا تحت کنترل و اختیار ماست و مثل وسواس، به دنبال فشار افکار ناراحتکننده نمیآید.
فردی که وسواس دارد تلاش میکند که افکارش را سرکوب کند و نادیده بگیرد اما موفق نمیشود.
درباره کرونا چطور؟
ما مطمئن هستیم فکرمان درمورد شستوشو کمککننده است و سعی نداریم آن را نادیده بگیریم.
فردی که وسواس دارد معتقد است که باید طبق یک روال و نظم مشخص دستهایش را بشوید.
درباره کرونا، چی؟
ما دستهایمان را بعد از تماس با چیزهایی که احتمال آلودگیشان وجود دارد، میشوییم.
فرد مبتلا به وسواس، شستوشو را برای کاهش اضطراب انجام میدهد با اینحال اضطرابش کم نمیشود.
پس بهطور افراطی این کار را انجام میدهد. حتی ممکن است در روز چندین ساعت را به شستوشو اختصاص بدهد درحدیکه به پوست دستهایش آسیب میرسد.
ما درباره کرونا میدانیم که بعد از شستوشوی اصولی دستها، خطری تهدیدمان نمیکند.
شستوشو در وسواس بهنحوی است که در شغل، تحصیل و فعالیتهای اجتماعی فرد مشکلاتی بهوجود میآورد.
مثلا فرد در زنگ تفریح آنقدر برای شستن دستهایش زمان میگذارد که دیر به کلاس میرسد.
درباره کرونا چطور؟ فقط زمانهای کوتاه ۲۰ ثانیهای در طول روز، صرف شستن دستها میکنیم.
مهمترین مشخصه وسواس این است که ناشی از بیماری یا موقعیت خاصی نباشد
یعنی این روزها که ما دستهایمان را برای پیشگیری از ابتلا به کرونا میشوییم، لزوما وسواس نداریم.
اگر با این اطلاعات جواب سوالت را نگرفتی یا باز هم نگران هستی، حتما از یک روان شناس یا مشاور کمک بگیر.
نویسنده : رضا شمآبادی،خراسان