سرهنگ پاسدار صیاد خدایی متولد سال ۱۳۵۱ در روستای باشماق از توابع شهرستان میانه از شهرهای استان آذربایجان شرقی، از فرماندهان میانی سپاه و از نیرورهای جان برکف سپاه پاسداران و یکی از مدافعان حرم در تهران بود. شهید صیاد خدایی سال ۶۶ به عضویت سپاه در آمده و در نیروی قدس مشغول به خدمت بود. شهید خدایی داماد حاج حسین فیضی مداح اهلبیت(ع) و از سینهزنان هیأت دلریش تهران که هیأت آذربایجانیهای مقیم تهران است، بود.
روز یکشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۱ حوالی خیابان مجاهدین اسلام تهران سرهنگ پاسدار صیادخدایی توسط دو موتور سوار به شهادت رسید این در حالی است که برخی از مسئولان معتقدند در این جنایت، ردپای رژیم صهیونیستی به چشم میخورد. در روز ۳ خرداد ۱۴۰۱ پیکر این شهید بزرگوار در میان انبوهی از جمعیت تشییع شد و در قطعه ۵۰ بهشت زهرا و درجوار شهید طارمی محافظ شهید سلیمانی به خاک سپرده شد.
همسرش نخستین کسی بود که با پیکر غرق به خون شهید رو به رو شد. از وی دو فرزند دختر و پسر یکی هفت و دیگری ۱۴ ساله به یادگار مانده است.
روایت شاهدان عینی از لحظه شهادت شهید صیاد خدایی
یکی از شاهدان عینی حادثه ترور به خبر فارس گفت: دقایقی قبل از ترور که از خیابان قائن قصد ورود به کوچه غلامیان را داشتم با یک دستگاه خودرو پراید مواجه شدم که عرض کوچه را بسته بود و در حالی که درب صندوق عقب خودرو را باز نگه داشته بود اجازه ورود به خودروها نمیداد.
وی ادامه میدهد ماشینها مجبور شدند مسیر را دور زده و از طرف دیگر کوچه از خیابان مجاهدین اسلام وارد کوچه غلامیان شوند.
او میگوید وقتی خودم را به کوچه رساندم با پیکر نیمهجان شهید صیاد مواجه شدم و بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم.
اطلاعیه سپاه در خصوص شهادت یکی از پاسداران مدافع حرم در اقدامی تروریستی
روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیهای از شهادت مدافع سرافراز حرم سرهنگ پاسدار «حسن صیاد خدایی» در اقدام تروریستی ضد انقلاب و عوامل وابسته به استکبار جهانی خبر داد.
روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیهای با اعلام خبر اقدام جنایتکارانه تروریستی ضد انقلاب و عوامل وابسته به استکبار جهانی در شهادت یکی از مدافعان سرافراز حرم افزود: عصر امروز در یکی از کوچه های منتهی به خیابان مجاهدین اسلام در شرق تهران، مدافع حرم سرهنگ پاسدار صیاد خدایی، هدف جنایت تروریستی ضد انقلاب و عوامل وابسته به استکبار جهانی قرار گرفت.
واکنش رسانه های خارجی به شهادت شهید صیاد خدایی
العین نیوز در همین راستا اعلام کرد: سرهنگ حسن صیاد خدایی در سن ۱۵ سالگی به صفوف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست.
این منبع آگاه با اشاره به بیانیه شورای عالی امنیت ملی گفت: ترور سرهنگ خدایی از خط قرمزها عبور کرد که بسیاری از معادلات را تغییر خواهد داد و عاملان این عملیات و پشت سر آنها تاوان سنگینی خواهند پرداخت.
شبکه العربی قطر در این باره نوشت: امروز یکشنبه افراد ناشناس در پی شلیک مستقیم ۵ گلوله در شرق تهران، سرهنگ پاسدار حسن صیاد خدایی را ترور کردند.
این رسانه عرب زبان افزود: یک شبکه سرویس اطلاعاتی اسرائیل در ایران دستگیر شد.
وی همچنین از کشف و دستگیری اعضای یک شبکه اطلاعاتی اسرائیل توسط سپاه پاسداران خبر داد.
در پی انتشار خبر ترور شهید خدایی، پایگاه خبری روسی اسپوتنیک با اشاره به سخنان علی صالحی، دادستان عمومی و انقلاب ایران، اعلام کرد: دادستان ایران دستور تسریع در شناسایی و دستگیری این شهید را صادر کرده است. عاملان ترور سرهنگ صیاد خدایی.
صالحی در بازرسی از صحنه حمله و تایید دستورات لازم برای شناسایی و دستگیری عاملان این حادثه تروریستی تاکید کرد: عاملان این جنایت به اشد مجازات خواهند رسید.
روزنامه «العمارت الیوم» نیز در گزارشی با انتشار خبر ترور شهید خدایی نوشت: «افسر ارشد سپاه پاسداران حسن صیاد خدایی در یک عملیات ترور نادر در تهران و در یکی از … خیابان های فرعی خانه اش.”
پیشنهاد می کنیم مقاله “شهید یوسف الهی کیست؟” را نیز مطالعه بفرمایید.
چند روایت از نحوه زندگی شهید صیاد خدایی
میگفت برای شهادت من عزاداری نکنید، یاد شهدایی باشید که تکه تکه شدند
اخیراً هم در خانهمان وقتی مینشستیم از حاج قاسم سلیمانی خیلی حرف میزد. خیلی شیفته رفتار و گفتار این شهید بود. میگفت شهید سلیمانی اهلیتی داشت که با دیگران فرق میکرد. توی خانواده هم خیلی حرف از شهادت بود. میگفت «اگر من شهید شدم ای وای ای وای نکنید. خدا از سعید برای شما مهربانتر است. نگویید ای وای سعید رفت. خدا بالا سر شماست. یاد کسانی بکنید که پدرانشان رفتند و برنگشتند. یاد آن شهیدانی باشید که در سوریه انگشت به انگشت بدنشان را تکه تکه کردند. اینها برای ما درس است». حاضریم تکتکمان فدای اسلام و قرآن و رهبرمان بشویم. سر خم می سلامت شکند اگر سبویی. خدا رهبرمان را سلامت نگه دارد.
روایت برادر بزرگتر شهید: تا مدتی پیش نمیدانستیم بدنش ترکش دارد
شهید خدایی دارای دو برادر است و از دوازده سالگی در جبهه بوده و یکی از جانبازان دفاع مقدس بود. برادر بزرگتر ایشان می گوید: اذن پدر و مادرم را گرفت و رفت جبهه. بعد هم توی سپاه استخدام شد و خدمت کرد. یک ریال حرام و حلال را قاطی نمیکرد. حرام اصلاً در ذات ایشان نبود. کوچکترین برادر من بود. نمازخوان بود. ماه شعبان و رجب را یکسر روزه میگرفت. خیلی مخلص بود. همیشه شهادت آرزویش بود. میگفت ما ساخته شدهایم برای خدمت.
یکی دو روز قبل از شهادت به نمایشگاه کتاب رفته بود و کتاب خرید بود
من امام جماعت محل کار شهید هستم. ایشان چند روز قبل از شهادت پیش من آمد و گفت از شهدا برای ما زیاد صحبت کن. من به ایشان گفتم الآن فصل برگزاری نمایشگاه کتاب است، خوب است که به نمایشگاه کتاب بروی و چند تا کتاب در این زمینه تهیه کنی. روز شنبه روز قرآنخوانی ماست و ما بین دو نماز یک صفحه قرآن میخوانیم. من دیدم ایشان غایب است. صبح روز یکشنبه، یعنی دقیقاً روز شهادتش، وقتی که دیدمش پرسیدم چرا جلسه قرآن غایب بودی؟ گفت من به توصیه شما عمل کردم. به نمایشگاه کتاب رفتم و چند تا کتاب درباره شهدا خریدم.
هوای همکارانش را داشت و مرجع درد دل بچهها بود
آدم خستگیناپذیری بود. اصلاً از سختی کار خسته نمیشد. از هر راه و روشی برای روحیه دادن به نیروها استفاده میکرد. مثلاً اگر یکی از اقوام دور یا نزدیک همکاران فوت میکرد، ایشان مقید بود که حتماً در مراسم تشییع یا عزای آن فرد شرکت کند و تسلیت بگوید. برای همه همکارانش گوش خیلی خوبی بود. خیلی درد دل بچهها را میشنید. اگر کسی مشورتی نیاز داشت با او صحبت میکرد. برای مسائل و مشکلات بچهها مرجعیت داشت و بچهها توی مشکلات مختلف به ایشان مراجعه میکردند. شهید صیاد خدایی یک جورهایی امین بچهها شده بود. یک چیز دیگر اینکه به زیارت حضرت فاطمه معصومه (س) خیلی اعتقاد داشت و در ماه حتماً چند بار با خانواده به قم میرفت و زیارت میکرد.