خواب دیدن امام حسین (ع) و برکاتش برای شیخ جعفر شوشتری

حاج شیخ جعفر شوشتری (۱۳۰۳-۱۲۳۰ ق)، فقیه نامدار شیعه در قرن ۱۳ قمری و از شاگردان شیخ انصاری و شیخ محمدحسن نجفی بود. از شاخصه‌های شیخ جعفر شوشتری را می توان نفوذ کلام وی در بین مردم و اهتمام به منبر و مجالس روضه امام حسین (علیه السلام) دانست. «منهج الرشاد» و «الخصایص الحسینیه» از آثار مهم اوست.

معرفی شیخ جعفر شوشتری

جعفر شوشتری در ۱۲۳۰ق در شهر شوشتر به دنیا آمد.آقا بزرگ تهرانی در نقباء البشر می‌نویسد: «حاج شیخ جعفر شوشتری فرزند حسین شوشتری، از بزرگان علما و فقهیان جلیل‌القدر و مشاهیر دانشمندان و از فراخوانان و دعوت کنندگان مردم به سوی خدا در عصر خود بوده است.» پدرش، حسین شوشتری از فقها و شاگردان سید محمد مجاهد بود. جعفر شوشتری در ۲۸ صفر سال ۱۳۰۳ق در نزدیکی کرمانشاه درگذشت و پیکرش را در حرم امام علی(ع) در نجف به‌خاک سپردند.

تحصیلات

او پس از خواندن مقدمات و ادبیات در زادگاهش به همراه پدرش به شهرهای نجف و کربلا مهاجرت کرد و پس از خواندن دروس حوزوی نزد اساتید آن زمان، از جمله صاحب فصول و شریف العلمای مازندرانی، در سال ۱۲۵۵ق به شوشتر بازگشت و مدتی را در آن شهر باقی ماند. پس از آن مجدداً به نجف بازگشت و از درس شیخ مرتضی انصاری استفاده کرد و به درجه اجتهاد رسید. پس از مدتی به شوشتر بازگشت و تا آخر عمر در آن دیار مقیم بود.

شیخ جعفر، مسافرتی به تهران داشت و با علمای آن شهر مانند ملاعلی کنی و همچنین با ناصرالدین شاه قاجار دیدار کرد. پس از آن به مشهد رفت و از آنجا به سمت نجف رهسپار شد.

ماجرای دیدار شیخ جعفر با ناصرالدین شاه قاجار

در سال ۱۳۰۱ قمری، شیخ جعفر به تهران آمد و مدتی را در خانه ملا علی کنی حضور داشت. شیخ جعفر هر روز نماز را در مسجد مروی می‌خواند و پس از آن حدود دو ساعت منبر می‌رفت که پس از مدتی به جهت فراوانی جمعیت برای نماز و موعظه به مدرسه سپهسالار رفت.

روزی ناصرالدین شاه درخواست ملاقات با شیخ جعفر را نمود و نایب السلطنه را که سپهسالار بود، با کالسکه مخصوص فرستاد و شیخ را به صاحبقرانیه، قصر ییلاقی شاه بردند. معروف شد که شیخ جعفر در ملاقات با شاه گفته بود در عرب رسم است که شخصِ وارد، حق دارد سه خواهش از میزبان بکند و من سه خواهش دارم. شاه با خوشحالی جواب داد هرچه بفرمایید حاضر به انجام آن هستم.

شیخ گفت به عقیده من شبیه‌خوانی در تعزیه‌داری حضرت سید الشهداء (ع) حرام است و هتک حرمت خاندان رسول (ص) است، ولی چون مخالفت با عقیده عوام مشکل است و نمی‌توانید به کلی آن را موقوف کنید، خواهش می‌کنم شبیه‌خوانی عروسی قاسم را حکم کنید موقوف کنند؛ زیرا این واقعه، دروغ و از مجعولات است؛ دوم آنکه عید هفتگی یعنی شنبه نزد یهود و یکشنبه نزد نصارا محترم است؛ ولی مسلمین خصوصاً شیعه احترام جمعه را منظور نمی‌دارند. قرار بدهید احترام جمعه را منظور دارند. سوم فلان قریه که در راه عبور من و زوار واقع بود، از سنگینی مالیات شکایت داشتند و مرا شفیع کرده‌اند که من درخواست تخفیف از شما بکنم.

شاه هر سه حاجت شیخ را قبول کرد. مالیات آن قریه را به کلی بخشید و احکامی صادر کرد برای احترام جمعه که بازارها را ببندند و کسب را موقوف کنند و شبیه خوانی عروسی قاسم را در تعزیه‌داری منع شدید کرد.

        پیشنهاد می کنیم مقاله “مختار ثقفی که بود و چه کرد؟” را نیز مطالعه بفرمایید.      

خواب دیدن امام حسین (ع) و برکات این خواب برای شیخ جعفر شوشتری

محدث نوری در «دارالسلام»، به نقل از خود آن مرحوم آورده که: «بعد از فراغ از تحصیل و حصول درجه اجتهاد از نجف اشرف، به وطن خویش مراجعت و مشغول به تبلیغ احکام بودم. و چون در وعظ و منبر مهارتی نداشتم، ماه مبارک رمضان از تفسیر صافی، و ایام عاشورا از روی کتاب «روضة الشهدا» ملا حسین کاشفی قرائت می کردم. سال اول به این منوال گذشت و ماه محرم رسید. شبی فکر نمودم تا کی از روی کتاب بخوانم! در این خیال رفتم که دیگر از کتاب در منبر مستغنی شوم. ملول شده به خواب رفتم. در خواب دیدم گویا کربلا هستم و همان موقعی است که حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در آن سرزمین نزول اجلال فرموده. من در خیمه آن حضرت رفته، سلام کردم. حضرت مرا در نزد خویش نشاند، و به حبیب بن مظاهر اسدی فرمود که:

فلانی میهمان ماست اما از آب چیزی نزد ما نیست، ولی آرد و روغن داریم، برخیز و طعامی برای او تهیه کن. در آن دم، حبیب برخاسته طعامی درست نموده، آورد و جلو من گذاشت. من چند لقمه کوچکی از آن طعام تناول کردم و از خواب بیدار شدم. اینک از برکت آن طعام به اخبار مصایب و لطایف و کنایات آثار ائمه صلوات الله علیهم اجمعین مطلع گشته ام».

شیخ، در زهد و تقوای خود، راه سلوک شرعی یعنی تبعیت محض از آیات قرآن و کلمات خاندان وحی را پیش چشم داشت. لذا با صوفیان بشدت در تعارض و تضاد بود، چرا که آنان با راههای خودساخته و بدعت آلود، مردم را از راه حق منحرف می کنند.

اما بیان رسا و بلیغ شیخ در مواعظ و بیانات منبری که از تقوا و زهد والای او نشأت می گرفت، آنچنان به او شهرت واعظ بخشیده که فقاهت او را تحت الشعاع قرار داده است. بیان شیخ از دل بر می آمد و لاجرم بر دل می نشست. در این رابطه آیت الله شیرازی بیان داشته است: در جریان سفر مرحوم شوشتری به ایران، هنگامی که ایشان وارد تهران گردید، انبوه مردم از جمله سفیر کشور روسیه به ملاقات ایشان رفتند. مردم تقاضای موعظه کردند و مرحوم شوشتری بنا به اصرار مردم، سرش را بلند کرد و فرمود: «مردم! آگاه باشید که خدا در همه جا حاضر است و به نهفتۀ سینه‌ها داناست.»

«إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ»(هود/۵). این فراز تکان‌دهنده و کوتاه، اثری عمیق در مردم نهاد؛ به گونه‌ای که اشکها روان شد و مردم دگرگون شدند. سفیر روسیه در نامه‌ای به امپراطوری روس در این مورد نوشت: «تا هنگامی که این قشر روحانیون راستین مذهبی، در میان مردم باشند و مردم از آنان پیروی کنند، سیاست ما کاری از پیش نمی‌برد؛ چرا که وقتی یک جملۀ شوشتری در یک مجلس عظیم، این گونه دگرگونی ایجاد می‌کند، روشن است که دستورات و فتواهای آنان چه خواهد کرد.»

تأثیر کلام

نقل شده است که در جریان سفر مرحوم شیخ جعفر شوشتری به ایران، هنگامی که ایشان وارد تهران گردید، انبوه مردم، از جمله سفیر کشور روسیه، به ملاقات ایشان رفتند. مردم تقاضای موعظه کردند و مرحوم شوشتری بنا به اصرار مردم، سرش را بلند کرد و فرمود: «ای مردم! آگاه باشید که خدا در همه جا حاضر است و به نهفته ی سینه ها داناست؛ اِنَّهُ علیمٌ بِذاتِ الصُّدُور.»

این فراز تکان دهنده و کوتاه، اثری عمیق در دل مردم نهاد؛ به گونه ای که اشک ها روان شد وقلب ها تپید و حال مردم دگرگون شد. سفیر روسیه در نامه ای به امپراطوری روس در این مورد نوشت: «تا مادامی که این قشر روحانیون راستین و مذهبی در میان مردم باشند و مردم از آنان پیروی کنند، سیاست ما کاری از پیش نمی برد؛ چرا که وقتی یک جمله ی شوشتری در یک مجلس عظیم، این گونه دگرگونی ایجاد می کند، روشن است که دستورات و فتواهای آنان چه خواهد کرد!»

فوت شیخ جعفر شوشتری

مرحوم آیت اللّه شوشتری، پس از انجام رسالت دینی و ارشاد مردم در شهرهای مختلف ایران و زیارت هشتمین امام شیعیان، علی بن موسی الرضا (ع) در شور و شوق زیارت امیر المؤمنان علی (ع) دگرباره، راه عراق را در پیش گرفته بود، که متأسفانه در بین راه، در منطقه ی غرب کشور و شهر کرمانشاه به سختی بیمار شد. و پس از صد روز، سرانجام در ۲۸ صفر سال ۱۳۰۳هـ. ق روح بلند آوازه و ملکوتی اش به جوار رحمت حق پر کشید و با دلی سراسر عشق وارادت نسبت به ساحت مقدس سالار شهیدان حضرت ابا عبداللّه الحسین (ع) از این سرای فانی به دیدار آن حضرت شتافت.

پیکر مطهرش را به شهر نجف اشرف بردند و پس از تشیع، در دالان شمال صحن مطهر امیر مؤمنان علی (ع) به خاک سپردند. روحش شاد و یادش جاودانه باد.

Rate this post
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.