‘کرونا قرار است کدام یک از ما را ببرد؟

‘کرونا قرار است کدام یک از ما را ببرد؟

همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب” ‘کرونا قرار است کدام یک از ما را ببرد؟ ” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .

 

چقدر حاضریم برای حفظ چیزهایی که در یک خانواده لحظه لحظه‌‌های عمرمان را برایش صرف کردیم از خودگذشتگی کنیم؟

حتما قبل از ازدواج با همسرتان شرط‌هایی را با یکدیگر بنا نهاده‌اید و آن‌را به صورت تعهداتی قانونی در سند رسمی ازدواج‌تان ذکر کرده و با امضای‌تان آن را رسمیت بخشیده اید.

شروطی که با عنوان شروط ضمن عقد ازدواج مشهورند.

مثلا حق طلاق، حق تحصیل یا انتخاب محل سکونت یا حق حضانت فرزند پس از طلاق و…

بخشی از این‌ها در عقدنامه‌هایی که سر سفره عقد امضا کردید یا خواهید کرد موجود است و بخشی دیگر از این شروط را می‌توانید تا جایی که منع قانونی نداشته باشد در عقد نامه اضافه کنید.

 

علاوه بر این‌ها ممکن است بین شما و همسرتان شروطی وجود داشته

بدون این که در جایی مکتوب یا درج شده باشد ولی به رسم تعهد اخلاقی سال‌هاست آن شرط را به‌جا آورده باشید.

 

شرطی که شاید انجام آن طی سال‌ها اگر چه سخت ولی قابل تحمل بوده است اما در زمان کنونی اجرایش دیگر برایتان میسر نباشد.

شما چه اقدامی خواهید کرد؟مثلا من حقیر، تنها شرط ازدواج همسرم با من این بود که ایشان به هیچ وجه صبح‌ها برای تهیه نان از خانه خارج نشوند. چرا؟

چون می‌خواستند نیم ساعت بیشتر در خواب ناز به سر برند‌. حتی ظهرها و شب‌ها نیز به امید آوردن نان نباشم.

این را هم اضافه کردند چون به خوردن صبحانه علاقه‌ای ندارند، پس تهیه نان برایشان الزامی نیست.

 

همچنین تاکید کردند اگر خودتان اهل صبحانه هستید، خودتان هم باید نان تهیه کنید یا با یک نانوایی قرارداد تهیه نان صبحگاهی ببندید.

نتیجه تصویری برای من، نان، کرونا

از آن جا که بنده یک عمر بدون صرف صبحانه و نان تازه‌ای که پدر و برادرانم تهیه می‌کردند، پایم را از خانه بیرون نگذاشته بودم و از طرفی نمی‌خواستم با رد این شرط بر بخت خود لگد بزنم،

 

بنابراین پذیرفتم و قبول کردم که همسر آینده‌ام، نه تنها هیچ صبحی نان به خانه نخواهد آورد،

 

بلکه هیچ روزی مرتکب این عمل نخواهد شد. چند سالی برادران همسرم این زحمت را عهده‌دار بودند.

 

پس از اسباب‌کشی از نزد آن‌ها به گرمای دستگاهی به نام مایکروویو دلخوش کردم

و سال‌هاست نان‌هایی که وقت و بی‌وقت در طول روز می‌خرم هر صبح به عشق نان تازه خانه پدری در مایکروویو می‌گذارم.

زمان سختی که به آن اشاره کردم اکنون فرا رسیده است. از روزی که کرونا ویروس به شهرهای مختلف کشور رسید و هر روز به گونه‌ای تلخ خودنمایی می‌کند،

از روزی که تعطیلی‌های متعدد را رقم می‌زند و از روزی که قرار شد

بیشتر در خانه بمانیم و از روزی که در نانوایی پشت منزل‌مان در میان چند مشتری ایستاده بودم و با وسواس به چهره مشتری‌ها و شاطرها خیره شده بودم

و دنبال ردی از ویروس کرونا بودم، تصمیم گرفتم به وفاداری به شرط همسرم خاتمه دهم و آن را لغو کنم.

حالا به این می‌اندیشم این ویروس تا کجا که رخنه نمی‌کند و آسیب‌های جدی وارد نمی‌کند.

 

حتی وقتی آلوده نمی‌کند تاثیر ویرانگرش را می‌گذارد. با وجود این حضور کرونا ویروس در کنار تمام تخریب‌ها و قربانی‌هایش یک پیام کلی دارد که از آن غافل بودیم.

 

این که چقدر حاضریم به‌وقت نیاز برای هم ایثار کنیم و به دلیل حفظ چیزهایی که در یک خانواده لحظه لحظه‌‌های عمرمان را برایش صرف کردیم از خودگذشتگی کنیم؟

 

این سئوال بزرگی‌ است که نسل ما بعد از جنگ تحمیلی ، بعد از سرازیری در رفاه شهری، هرگز از خود نپرسیده یا جدی آن را مطرح نکرده است.

حالا پاسخ به این سوال هرچه باشد مفهوم یک عمر کنار هم بودن مان را معنا می‌بخشد.

نویسنده : عذرا فراهانی،خراسان

Rate this post
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.