محمداسماعیل دولابی کیست؟

محمداسماعیل دولابی کیست؟

همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”محمداسماعیل دولابی کیست؟” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .

محمداسماعیل دولابی، در سال ۱۲۸۲ش در روستای دولاب از توابع نهران زاده شد.در جوانی به شغل کشاورزی اشتغال داشت و در عین حال در جلسات درس علمای دینی مانند سید محمدشریف شیرازی،شاه آبادی،بافقی، شیخ غلامعلی قمی و محمدجوادانصاری شرکت کرد. وی جلسات وعظی در تهران برگزار می‌کرد و مفاهیم عرفانی و اخلاقی را به زبان ساده بیان می‌نمود.

وی در جوانی به کشاورزی اشتغال داشته و از همان زمان آثار توجه و عنایت حضرت حق در وی نمایان بوده است؛ به نحوی که در سیر انفسی از شدّت طلب و محبّت، مورد جذبه و لطف حضرت حق قرارگرفته و مجذوب سالک می‌شود.

شیفتگان و تشنگان زلال حقیقت از دور ونزدیک، روزها، ماه‌ها و حتی سالیانی از عمر خویش را بر گرد وجودش حلقه زدند تا از او درباره خداوند رحیم، محبت، جذبه الهی، شوق بندگی و هزاران دیگر بشنوند. کلام این بزرگوار به دور از اصطلاحات پیچیدۀ رایج و در عین ساده و بی‌پیرایه بودن برای طبقات مختلف جامعه بسیار عمیق و راهگشاست و دل هر صاحبدلی را نورانیت می‌بخشد.

او در ۹بهمن ۱۳۸۱ش درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س)دفن شد.

 دستورالعمل های زیبا و عرفانی از مرحوم دولابی

مرحوم دولابی

۱-گذشته که گذشت و نیست، آینده هم که نیامده و نیست. غصه ها مال گذشته و آینده است. حالا که گذشته و آینده نیست، پس چه غصه ای؟ تنها حال موجود است که آن هم نه غصه دارد و نه قصه.

۲-تربت، دفع بلا می‌کند و همه ی تب ها و طوفان ها و زلزله ها با یک سر سوزن از آن آرام می شود. مؤمن سرانجام تربت می‌شود. اگر یک مؤمن در شهری بخوابد، خداوند بلا را از آن شهر دور می‌کند.

۳-هر وقت غصه دار شدید، برای خودتان و برای همه مؤمنین و مؤمنات از زنده ها و مرده ها و آنهایی که بعدا خواهند آمد، استغفار کنید. غصه‌دار که می‌شوید، گویا بدنتان چین می‌خورد و استغفار که می‌کنید، این چین ها باز می شود.

۴-با تکرار کردن کارهای خوب، عادت حاصل می شود. بعد عادت به عبادت منجر می شود. عبادت هم معرفت ایجاد می کند. بعد ملکات فاضله در فرد به وجود می آید و نهایتا به ولایت منجر می شود.

۵-خدا عبادت وعده ی بعد را نخواسته است؛ ولی ما روزی سال های بعد را هم می خواهیم، در حالی که معلوم نیست تا یک وعده ی بعد زنده باشیم.

۶- لبت را کنترل کن. ولو به تو سخت می گذرد، گله و شکوه نکن و از خدا خوبی بگو. حتّی به دروغ از خدا تعریف کن و این کار را ادامه بده تا کم کم بر تو معلوم شود که به راست ی خدا خوب خدایی است و آن وقت هم که به خیال خودت به دروغ از خدا تعریف می کردی، فی الواقع راست می گفتی و خدا خوب خدایی بود.

۷-هر چه غیر خداست را از دل بیرون کن. در “الا”، تشدید را محکم ادا کن، تا اگر چیزی باقی مانده، از ریشه کنده شود و وجودت پاک شود. آن گاه “الله”را بگو همه ی دلت را تصرف کند.

۸-هر وقت در زندگی‌ات گیری پیش آمد و راه بندان شد، بدان خدا کرده است؛ زود برو با او خلوت کن و بگو با من چه کار داشتی که راهم را بستی؟ هر کس گرفتار است، در واقع گرفته ی یار است.

ماجرای دیدار حاج اسماعیل با مقام معظم رهبری
سیدعلی‌اکبر پرورش نقل می‌کند: در جلسه آخری که ایشان با مقام معظم رهبری دیدار داشتند پیرامون مسائل زیادی صحبت کرده بودند منتهی حاج آقا نبوی به بنده می‌فرمودند: کاری که تا به حال مرحوم دولابی نکرده بود و کسی هم ندیده بود، این بود که در جلسه آخر هنگامی که به رهبر نزدیک شدند دست آقا را گرفتند و بوسیدند و این خیلی عجیب بود، چون ایشان نه مریدباز و مریددار بودند و نه کسی بودند که تواضع بی‌جایی انجام دهند.

اما دست مقام معظم رهبری را بوسیدند و فرمودند: ایشان خیلی نورانی هستند و حتی به خود بنده می‌فرمودند که سرعت ایشان (مقام معظم رهبری) در نور گرفتن بسیار بالاست و خیلی سریع و لحظه به لحظه به نورانیت‌شان افزوده می‌شود و حتی در مسائل سیاسی نیز ایشان اینچنین هستند گفتند با این وصف بنده لایق و اصلح از ایشان سراغ ندارم.

سخنان مرحوم دولابی درباره امام زمان(عج)

به بزرگی {مرحوم آیت الله محمد جوادانصاری همدانی } گفتند: آیا امام زمان (عج ) را می شود دید؟ ایشان فرمود: وقتی که خدا را می شود دید، امام زمان که مخلوق خداست چطور نمی شود دید؟

ما می خواهیم چیزی ببینیم چیزی که غیر از امام زمان (عج ) است، کسی که حضرت را دید و جمال حضرت را مشاهده کرد، دیگر نمی خواهد چیز دیگری ببیند.

ظاهرا می گوییم آقا می آید ولی در حقیقت ما به خدمت حضرت می رویم. ما به پشت دیوار دنیا رفتیم و گم شدیم، باید از پشت دیورا بیرون بیاییم تا ببینیم که حضرت از همان ابتدا حاضر بودند.

ما مثل بچه ای هستیم که پدرش دست او را گرفته است تا به جایی ببرد و در طول مسیر از بازاری عبور می کند بچه، جلب ویترین مغازه ها می شود و دست پدر را رها می کند و در بازار گم می شود و وقتی متوجه می شود که دیگر پدر را نمی بیند، گمان می کند پدرش گم شده است، در حالی که در واقع خودش گم شده است. انبیاء و اولیاء پدران خلق اند و دست خلایق را می گیرند تا آن ها را به سلامت از بازار دنیا عبور دهند. غالب خلایق جلب منافع دنیا شده اند و دست پدر را رها کرده اند و در بازار دنیا گم شده اند. امام زمان (عج ) گم و غائب نشده است، ما گم و محجوب گشته ایم.

این که روایت آمده است که هر کس که ادعای مشاهده امام زمان (عج ) را کرد تکذیبش کنید، به این معنا ست که آن چه دیدهاست فقط پرتو مختصری از امام زمان (عج ) است و مطلب خیلی بالاتر از این است. از طرف دیگر، کسی که چیزی را دید، نباید به دیگران بگوید، لذا ما وظیفه تکذیب داریم، گرچه ممکن است راست بگوید.

آیا نمی دانید که امام زمان (عج) باما در تمام اعمال خیر شریک است؟ زیرا این اعمال، نیت های اوست، با همه شریک است، هر کس دو رکعت نماز می خواند یا یک عباسی، کاسبی روحی و ایمانی می کند او در آن شریک است.

یا شریک القرآن یا شریک الاعمال، با همه شما شریک است و شریک خوبی هم هست، اگر ایشان شریک نباشد چیزی از شما پذیرفته نمی شود قبولی کار شما به خاطر شرکت ایشان است، ایشان روح عالم است.

این کتابها شما را با ایشان آشنا میکند

شاگرد مرحوم دولابی، مهدی طیب، گفتارها و مواعظ استادش را در کتابی با نام مصباح‌ الهدی گردآورده است. همچنین فرزندش محمد، مجموعه‌ای از مواعظ و جلسات وی را در کتاب‌های طوبای محبت و طوبای کربلا جمع‌آوری و توسط انتشارات محبت منتشر کرده است.

 

 

Rate this post
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.