روضه خوانی ،روضه حضرت علی اصغر (ع)
همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”روضه خوانی ،روضه حضرت علی اصغر (ع)” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .
عبدالله بن حسین بن علی مشهور به علی اصغر که عبدالله رضیع نیز خوانده میشود فرزند شیرخوار امام حسین(ع) است که در واقعه کربلا به شهادت رسید. برخی کتابهای تاریخی قاتل او را حرملة بن کاهل اسدی نوشتهاند. در بین مردم مشهور است که او ششماهه بوده و با تیر سهشعبه شهید شده، هر چند در منابع متقدم چیزی در اینباره نیامده است. شیعیان به عنوان باب الحوائج به او متوسل میشوند. در دهه محرم معمولا یک روز به سوگواری علیاصغر اختصاص داده میشود و مراسم همایش شیرخوارگان حسینی در بزرگداشت او برگزار میگردد.
ماجرای شهادتحضرت علی اصغر (ع)
کودک شیرخوار امام حسین(ع)،روز عاشورا از شدت تشنگی بیتاب شده بود. حسین بن علی(ع) او را روی دستان خود یا در آغوش گرفته بود که با تیر یکی از لشکریان عمر بن سعد به شهادت رسید. درباره چگونگی شهادت او گزارشهای مختلفی وجود دارد؛
بر اساس گزارش شیخ مفید، عبدالله در جلوی خیمه امام در حالیکه در آغوش پدرش بود، هدف تیر یکی از سپاهیان ابن سعد قرار گرفت و به شهادت رسید. بنابر نقل دیگر هنگامی که امام حسین(ع) برای وداع کنار خیمهها آمد، کودکش را در آغوش گرفته بود و او را میبوسید که حرمله بن کاهل اسدی با تیری او را به شهادت رساند.
به گزارش ابن جوزی از هشام بن محمد کلبی، امام حسین(ع) در حال سخن گفتن با لشکریان عمر بن سعد بود، یکی از اطفالش را دید که از تشنگی میگرید، او را روی دست گرفت و گفت: «ای جماعت! اگر به من رحم نمیکنید پس به این کودک شیرخوار رحم کنید». مردی از میان سپاه کوفه تیری بر گلویش زد و آن کودک را به شهادت رساند.
در لهوف درباره شهادت طفل رضیع حضرت امام حسین (علیه السّلام) در واپسین لحظات زندگی ایشان چنین آمده است:
«چون حضرت امام حسين (عليه السّلام) قتلگاه جوانان و يارانش را نگريست، براى جنگ با دشمن با نفس نفيس خود عزيمت فرمود و ندا در داد: «آيا مدافعى هست كه از حرم رسول اللَّه دفاع كند؟ آيا خداشناسى هست كه در حقّ ما هراس خدا را در پيش گيرد؟ آيا فريادرسى هست كه به اميد رحمت خدا به فرياد ما برسد؟ آيا ياورى هست كه به اميد آنچه در نزد خداست ما را يارى رساند؟»
در اين وقت ناله زنان بلند شد و امام به باب خيمه آمد و فرمود: خواهرم زينب، بچه كوچك مرا بياور تا با وى وداع کنم، امام او را گرفت تا ببوسد، حرملة بن كاهل تيرى انداخت كه آن گلوگاه كودك را سوراخ كرد، امام به زينب فرمود: او را بگير.» بعد خون صغير را با دو كف دست بگرفت تا پر شدند و آن خون را به سوى آسمان پاشيد و فرمود: «چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد مى آيد.»
حضرت امام باقر (عليه السّلام) مى فرمايد: از آن خون قطره اى به زمين فرود نيامد.
از طرق ديگر روايت شده كه آن به عقل نزديكتر است، چه زمان و موقعیت توديع با كودك نبود زيرا امام به حرب و جنگ اشتغال داشت و همانا زينب خواهر امام (عليه السّلام) كودك را آورد و گفت: اين طفل تو سه روز است كه آب نياشاميده، برايش آبى طلب كن.
امام (عليه السّلام) كودك را بر روى دست گرفت و فرمودند: «يا قوم قد قتلتم شيعتي و أهل بيتي و قد بقي هذا الطفل يتلظّى عطشا، فاسقوه شربة من الماء: اى قوم، شيعيان و اهل بيت مرا كشتيد و فقط اين طفل باقى مانده كه از عطش به خود مى پيچد، او را با شربتى از آب سیراب كنيد.»
در بين سخنان امام مردى از دشمن تيرى انداخت كه كودك را گلو بريد و امام آنان را نفرينى كرد آن گونه كه به دست مختار و ديگران گرفتار آمدند.»
متن روضه حضرت علی اصغر(ع)
پدر با كودكی پرپر نشسته
به روی خاك ها مادر نشسته
رباب این را فقط تكرار می كرد
سه شعبه دارد و تا پر نشسته
یه منظره ای مادر دیده، می گفت:
عطش گرد پر و بال تو می گشت
غریبی پای اقبال تو می گشت
به پشت خیمه ها ای وای دیدم
كسی با نیزه دنبال تو می گشت
لالایی اصغرم، لایی لالایی
**************************************************
آنقدر لب تشنه و معصوم بود
گریه هم می کرد نامفهوم بود
صورتی کوچک شبیه غنچه داشت
استخوانش نرم مثل موم بود
مادرش از تشنگی شیری نداشت
در میانِ خیمه ها مغموم بود
جان بقربانِ غریبیِ حسین
از دو قطره آب هم محروم بود
با سه شعبه طفلِ شش ماهه زدن
در میان کفرِ هم مذموم بود
بینِ دستش یک طرف جسم علی
یک طرف هم صورت و حلقوم بود
گوش تا گوش علی پاشیده شد
لالایی بخواب ای عمرم ..
لالایی تن نازی کن ..
می باره از چشات بارون
با گونه هام بازی کن .. بازی کن ..
گریه میکنی ، بدنم میلرزه
ناله میزنی ، جگرم میسوزه
دست و پا نزن ، مادرت میمیره
رفتنی شدی پسرم چند روزه
لالایی لالا .. ای جونم …
**************************************************
حوریان محو رخ مه پاره ات
کعبه خیل ملک گهواره ات
گردش چشمان تو عشق آفرین
رشته قنداقه ات حبل المتین
زینت آغوش و دامان رباب
آینه گردان رویت آفتاب
عالم و آدم همه محتاج تو
بر سر دوش پدر معراج تو
بسته بر هر تار موی تو نجات
تشنه لب های تو آب حیات
کودکی، اما به معنا پیر عشق
روی دستان پدر، تفسیرِ عشق