انشا درباره حضرت زینب
مقدمه
مگر میشود دختر فاطمه زهرا (س) باشی و وجود پر مهرت همچون ستاره ای در تاریخ اسلام ندرخشد؟
مگر میشود فرزند دردانه ی امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام باشی و همچون شیرزنی مسلمان در برابر ظلم نایستی و ظالمان را روسیاه نکنی؟
باید تو را شناخت و از تو نوشت که روایت واقعه عاشورا وامدار توست.
تو که به چشم دیده ای شهادت مظلومانه ی برادر و فرزندانش را و خود به اسارت قاتلانش در آمده ای.
بدنه
به راستی که همچون معنای نامت، درختی با شکوه و معطر هستی که در خاک اسلام ریشه داری و هنوز مسلمانان جهان، ثمره ی بزرگواری ها و صبوری های تو را میچشند.
وقتی تو را «ام المصائب» نامیدند، میدانستند که مادرانه بر همه دردها و رنج ها صبر کرده ای و هر مصیبت را همچون آزمایشی الهی پشت سر گذرانده ای تا نشان بدهی که شیر زن مسلمان هرگز دست از مبارزه در برابر ظلم و بیداد بر نمیدارد و هرگز پیش ظالمان سر خم نمیکند.
قیام فرهنگی تو پس از واقعه عاشورا، سخنانت در کوفه و در مجلس یزید و نیز گفتگوهای تو با ابن زیاد لعنت الله، نشان از دانش، شجاعت و شخصیت بزرگ و آسمانی تو دارد.
مهربانی تو نسبت به برادر، پرستاری از ایشان و حمایت بزرگوارانه تو از فرزند برادر، اما سجاد علیه السلام، از تو تصویری عاشقانه و لطیف، اما سرسخت و استوار میسازد.
نتیجه
بیهوده نیست که روز ولادت حضرت زینب کبری روز پرستار نامگذاری شده است
و عیدی است عزیز و مهم برای شیعیان و مسلمانان جهان که یاد آن حضرت را گرامی بدارند و مهر و ایثار و بزرگواری ایشان را الگو قرار دهند.
نام حضرت زینب هرگز از قلب عاشقان پاک نمیشود و مُهری است
در تایید مظلومیت شهیدان کربلا و روسیاهی ظالمان و قاتلان آن حضرت تا به ابد.
حضرت زینب کبری(س) «عقیله بنی هاشم»، سوّمین فرزند حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(ع) و حضرت فاطمه زهرا (س)، در روز پنجم جمادی الاولی سال پنجم یا ششم هجری قمری در شهر مدینه منوره متولد شدند
و جهان را به قدوم خویش مزین فرمودند.
زینب در لغت، به معنای «درخت نیکو منظر» آمده و معنای دیگر آن «زین اب» یعنی «زینت پدر» است.
بر اساس روایات متعدد، نامگذاری حضرت زینب (س)، توسط پیامبر اسلام (ص) صورت گرفت.
گفته شده است که جبرئیل از سوی خداوند این نام را به پیامبر (ص) رسانده است.
هنگامی که پیامبر اسلام (ص) قنداقه وی را طلبید، او را بوسید و فرمود:
” به حاضران و غایبان امّتم وصیت میکنم که حرمت این دختر را پاس بدارند.
همانا وی مانند خدیجه کبری (س) است”.
برای وی، القاب فراوانی نقل شده است،
همانند عقیله بنی هاشم، عالمه غیرمعلمه، عارفه، موثقه، فاضله، کامله، عابده آل علی، معصومه صغری، نائبةالزهرا، نائبةالحسین، عقیلة النساء، شریکة الشهداء، بلیغه، فصیحه و شریکةالحسین.
ایشان را به سبب سختیهای بسیاری که در زندگی دید (درگذشت جدش پیامبر(ص)، درگذشت
و سختیهای مادرش، شهادت پدرش امیرالمؤمنین(ع)، شهادت برادرش امام مجتبی(ع)، فاجعه کربلا و شهادت برادرش امام حسین(ع) و دو فرزندش و دیگر بستگان و سایر شهدا، و به اسارت رفتن در کوفه و شام) ام المصائب نیز لقب دادهاند.
حضرت زینب(ع) با عبدالله فرزند جعفر طیار ازدواج کرد و از وی چهار پسر داشت
به نامهای؛ علی، عون، عباس، محمد؛ و یک دختر به نام ام کلثوم داشت، عون و محمد در واقعه کربلا به شهادت رسیدند.
سخنان و خطبههای وی در کوفه و همچنین در دربار یزید، که همراه با استدلال به آیات قرآن بود، بیانگر دانش حضرت است.
وی احادیثی از حضرت علی (ع) و مادرش حضرت زهرا (س) نقل کرده است.
محمّد بن عمرو، عطاء بن سائب، فاطمه بنت الحسین و دیگران از وی حدیث نقل کردهاند.
حضرت زینب (س) هنگام حضور امیرالمؤمنین علی (ع) در کوفه برای زنان آنجا تفسیر قرآن ارائه میداد.
سخنوری وی برای شنوندگان یادآور خطبههای پدرش امیرالمؤمنین (ع) بوده است.
سخنانش در کوفه و مجلس یزید و نیز گفتوگوهای وی با عبیدالله بن زیاد، بیشباهت به خطبههای امام علی (ع) و خطبه فدکیه مادرش حضرت زهرا (س) نیست.
هنگام سخنرانی وی در کوفه، پیرمردی در حالی که میگریست، گفت:
” پدر و مادرم فدای ایشان که سالخوردگانشان بهترین سالخوردگان و کودکان ایشان بهترین خردسالان و زنانشان بهترین زنان و نسل آنان والاتر و برتر از همه نسلهاست.”
حجاب و عفت
درباره حجاب و عفت ایشان در تاریخ اینچنین آمده است:
” هنگامی که زینب (س) میخواست به مسجدالنبی کنار قبر رسول خدا (ص) برود، علی (ع) دستور میداد، شب برود.
به امام حسن(ع) و امام حسین(ع) میفرمود:
همراه خواهرشان باشند.
امام حسن (ع) جلوتر وامام حسین (ع) پشت سر، زینب در وسط حرکت میکردند.
آنان از سوی مولای متقیان مأمور بودند
که حتی چراغ روی مرقد منور پیامبر (ص) را خاموش کنند
تا چشم نامحرم به قامت حضرت زینب (س) نیفتد.”
یحیی مازنی میگوید:” من در مدینه، مدت زیادی همسایه حضرت علی (ع) بودم.
سوگند به خداوند! در این مدت، هرگز حضرت زینب (س) را ندیدم و صدایش را نشنیدم.”
صبر و استقامت
حضرت زینب (س)در روز عاشورا، هنگام دیدن پیکر خونین برادرش چنین گفت:
” بار خدایا! این اندک قربانی و کشته در راه خودت را از ما (خاندان پیامبر) بپذیر.”
وی بارها جان امام سجّاد (ع) را از مرگ نجات داد؛ از جمله در مجلس ابن زیاد، پس از احتجاج امام سجاد(ع) با ابن زیاد، وی دستور کشتن امام را صادر کرد.
در این هنگام حضرت زینب (س) دست در گردن فرزند برادر انداخت و فرمود: “تا زندهام، نخواهم گذاشت او را بکشید.”
عبادت
عبادت غرض اصلی آفرینش است و امام معصوم سمبل و تجلی این غرض؛
و هرچه یک انسان عابدتر باشد با حرکت آفرینش هماهنگتر و با معصوم مانوستر میشود.
شاید علت انس حضرت زینب (سلام الله علیها) با برادرش امام حسین (علیه السلام) جلوهای از این عبادت باشد.
از امام سجاد علیه السلام نقل شده است:
“عمهام زینب در مسیر اسارت از کوفه به شام هم فرایض و هم نوافل خود را به جای میآورد و غفلت نداشت.
فقط در یکی از منازل به خاطر شدت ضعف و گرسنگی، نشسته نماز خواند
که بعد معلوم شد، سه روز است غذا میل نکرده، زیرا به هر اسیر شبانه روز یک گرده نان میدادند
و عمهام سهمیه خود را بیشتر اوقات به بچهها میداد.”
حضرت زینب کبری (س) شبها به عبادت میپرداخت
و در دوران زندگی، هیچگاه تهجّد را ترک نکرد.
آنچنان به عبادت اشتغال ورزید که ملقّب به «عابده آل علی» شد.
شب زندهداری وی حتی در شب دهم و یازدهم محرم، ترک نشد.
فاطمه دختر امام حسین (ع) میگوید:
” در شب عاشورا، عمّهام پیوسته در محراب عبادت ایستاده بود، نماز و نیایش داشت
و پیوسته اشکهایش سرازیر میشد.”
ارتباط حضرت زینب (س) با خداوند آنگونه بود
که امام حسین (ع) در روز عاشورا هنگام وداع، به خواهرش فرمود:
«یا اختی لا تنسینی فی نافلة اللیل»؛ “خواهرم! مرا در نمازهای شب، فراموش نکن.”
در تاریخ وفات حضرت زینب (س) اختلاف است.
همانطور که در تاریخ ولادت و وفات برخی از ائمه هم اختلاف است.
در هر حال به احتمال قوی آن حضرت در پانزدهم رجب سال ۶۲ هجری رحلت کردند
و عده کثیری از مورخین این خبر را قبول دارند.
چند سخن زیبا از امام سجاد(ع)در مورد مقام حضرت زینب (س)
** عمّهام، زینب، با وجود همه مصیبتها و رنجهایی که در مسیرمان به سوی شام به او روی آورد، حتّی یک شب اقامه نماز شب را فرو نگذاشت.
** ای زینب، تو، بحمداللَّه، عالمی هستی که نزد کسی تعلیم ندیدی و دانایی هستی که نزد کسی نیاموختی.
** اوهیچ گاه چیزی از امروز برای فردای خود نیندوخت.
همه ساله پنجم جمادی الاول ولادت حضرت زنیب کبری سلام الله علیها را به عنوان روز پرستار گرامی میداریم.
علت نام گذاری این روز به نام روز پرستار این است که حضرت زینب پرستاری امام زمانش حضرت زین العابدین علیه السلام و دیگر بیماران و مصیبت زدگان اهل بیت را برعهده داشت،
و ضمن این که رسالت مهم نگهداری و تبلیغ از نهضت حسینی را به خوبی انجام داد،
از پرستاری بیمار کربلا نیز با تحمل آن همه سختی ها و ناملایمات، آنی فروگذار نبود و تا آخرین رمق، دین خود را به مکتب و رهبرش ادا کرد.
درود بی پایان خداوند بر این بزرگ بانوی اسلام باد.
نکته ای که لازم است به آن اشاره کنیم این است که:
حیف است زینب را پرستار بیمار بخوانند زیرا پرستاری از بیمار یکی از کوچک ترین مسؤولیت های زینب(س) بود،
و هر چند پرستاری وظیفه سنگین و ارزشمندی است
و پرستار متعهد باید با صبر و حوصله، تحمل هر نوع ناملایمات برای انجام خدمتش بنماید و چنین کاری از عهده هر کس برنمی آید
ولی با این حال مقام زینب، آن قدر والا و عظیم است
که او را پرستار نهضت و انقلاب حسینی باید بنامیم، زیرا این پرستاری به مراتب مهم تر و سرنوشت سازتر از پرستاری بیمار بود.
زینب(س) نقش نگهداری از قیام خون بار حسینی را بر عهده داشت
که قطعا اگر او این بار را بر دوش نمی گرفت، خون حسین(ع) پایمال می شد
و بسیار دشوار بود که نهضت ابی عبد الله علیه السلام به مردم اعلام و ابلاغ گردد
و شاید بدون اسارت خاندان رسول الله و پیش تازی زینب کبرا(س) در رسوا نمودن هیئت حاکم، و تبلیغ او از انگیزه قیام برادرش، یزیدیان به هدف پلید خود نائل می آمدند
و نام رسول الله(ص) را نه تنها از مناره های مساجد بلکه از تاریخ، پاک و محو می کردند
و این بود نیت شوم آنان.
و زینب با مجاهدت و قیام شجاعانه خویش در برابر زورگویان و همچنین فریب خوردگان زمانش، آن چنان از قیام حسین دفاع کرد
که تا قیام رستاخیز، همانند او نه در مردان و نه در زنان، وجود ندارد
و این نام جاودان و مقدس برای همیشه با عظمت و شامخ باید برده شود.