استاد فاطمی نیا،استاد اخلاق و عرفان،به ملکوت اعلی پیوست
در تاریخ ولادت استاد فاطمی نیا چند نقل آمده است: نقل اول سال ۱۳۱۷، نقل دوم در کتاب سه جلدی نکتهها از گفتهها سال ۱۳۲۴ و در نقل سوم سال ۱۳۲۵ ذکر شده است. آن بزرگوار در تبریز به دنیا آمد. استاد فاطمینیا خطیب، استاد اخلاق، مورخ اسلامی و کتابشناسی است که در زمینه اخلاق و عرفان، حدیث و شعر عربی تحقیقاتی انجام داده است.
تحصیلات و اساتید مرحوم استاد فاطمی نیا
پدر بزرگوار وی (میر اسماعیل) از علما و عارفان بزرگ در عصر خویش به شمار میرفت که سیدعبدالله از همان کودکی تحت تربیت این ولیّ الهی قرار میگیرد. اندکی بعد وی را نزد حضرت آیتالله مصطفویتبریزی (عارف کبیر و از شاگردان حضرت آیتالله سیدعلی قاضی) برای تربیت و علمآموزی میفرستند که نزدیک به ۳۰ سال تحت تربیت ظاهری و باطنی این مرد عظیم قرار داشت.
وی در همین زمان، تحصیلات حوزوی خویش را هم دنبال میکرد. پس از آیتالله مصطفوی از محضر اساتیدی همچون حضرت علامه محمدحسین طباطبایی، حضرت آیتالله الهی تبریزی (برادر علامه طباطبایی)، حضرت آیتالله محمدتقی آملی، حضرت آیتالله سیدرضا بهاءالدینی، حضرت آیتالله بهجت و دیگر بزرگان را درک کرد تا جایی که از اصحاب سرّ ایشان میشود. از طرفی میتوان گفت که وی با یک واسطه، از شاگردان حضرت آیتالله قاضی است؛ چرا که تقریباً تمام اساتید وی از شاگردان سرّ حضرت آیتالله قاضی بودند.
فعالیت های علمی آیت الله فاطمی نیا
استاد فاطمی نیا از منبری های مشهور بود. از دیگر فعالیتهایش میتوان به تدریس در حوزه، حضور در برنامههای مذهبی صدا و سیما به عنوان کارشناس و سخنرانی در مراکز حوزوی و دانشگاهی اشاره کرد. ایشان از اساتید اخلاق و عرفان بوده اند و در مورد علم رجال و عرفان نظری دارای آگاهی گسترده بود و در عین حال بیشتر به خطابه در منابر عمومی اشتغال داشت.
وی از مفسران معروف و زبردست صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه بهشمار میرفت و جلسات متعددی در این موارد به سخنرانی پرداخته است.
استاد فاطمینیا از کارشناسان علوم اسلامی بود که به تحقیق و پژوهش در این زمینه نیز اشتغال داشت از دیگر فعالیتهای او میتوان به تدریس در حوزههای علمیه، حضور در برنامههای مذهبی صدا و سیما به عنوان کارشناس و سخنرانی در مراکز حوزوی و دانشگاهی اشاره کرد.
وی در مورد علم رجال و عرفان نظری دارای آگاهی گسترده بود و در عین حال بیشتر به خطابه در منابر عمومی اشتغال داشت و با این کار خود را مکتوم کرد تا جایی که بسیاری او را به عنوان یک خطیب توانا و استاد برجسته سخن میشناسند و از زوایای علمی او بیخبر هستند. استاد از مفسران معروف و زبردست صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه بهشمار میرفت و در جلسات متعددی در این موارد به سخنرانی پرداخته است.
علت بیماری و فوت آیت الله فاطمی نیا
در بهمنماه سال ۹۷ یکی از نزدیکان فاطمینیا بیان کرد: «پس از بررسی آزمایشهای فاطمینیا توسط پزشک ایشان، اعلام شد که وی مبتلا به سرطان شدند. در حال حاضر یک جلسه شیمی درمانی را گذراندند و حال عمومی ایشان خوب است. بناست جلسات شیمی درمانی ادامه پیدا کند و پزشکان جهت بهبود استاد ابراز امیدواری کردند. وی پس از آن چندین نوبت در بیمارستان بستری شد و نهایت پس از تحمل بیماری در ۲۶ اردبیهشت ۱۴۰۱ درگذشت.»
پیشنهاد می کنیم مقاله “خدایا تو چقدر مهربانی!!!” را نیز مطالعه بفرمایید.
خاطره مرحوم استاد فاطمینیا از اوج لطافت علامه طباطبایی
◾️من اهل قسم نیستم ولی مجبورم، دلم می سوزد، یک کلمه می گویم: خانم ها، آقایان! بشنوید! به حضرت زهرا (س) قسم، اگر لطیف نباشید، چیزی گیرتان نمی آید، خودتان را معطل نکنید. هی روزی چند تا اوقات تلخی راه می اندازد، عصبانی می شود، از این طرف هم می خواهد بشود، زبده العارفین، عمده المکاشفین، یک بار این قسم را خوردم که تا لطیف نشوید چیزی گیرتان نمی آید.
◾️آقای علامه طباطبایی (ره) سراسر لطافت بود، لطافت این مرد به جایی رسیده بود که به عمرش دعوا نکرده بود. زمانی که ما در قم بودیم این بچه های قم از هشت سالگی دوچرخه ٢٨ سوار می شدند، از بغل رکاب می زدند، یک بچه ای آمد، زد علامه را لت و پار کرد، افتاد رو زمین، حالا ما باشیم چه می گوییم، خیلی آدم خوبی باشیم یک چیزی می گوییم دیگر. این آقا بلند شد، خیلی راحت، اول رفت سراغ بچه، گفت: طوریت نشد؟! گفت: نه، گفت: الحمدلله، خداحافظ.
◾️لطافت لازم است، تا لطافت حاصل نشده منتظر چیزی نباشی ها! …
نکته ای عرفانی از نحوه تفکر استاد درباره وضع زندگی شان
غرق در نعمتیم
سیدحسین فاطمی نیا فرزند استاد میگوید : حدود ۲۰ سال است یکی از برادرانم دچار یکی از سختترین بیماری هاست، بیماری مادر نیز مدتی است شدت گرفته و وضعیت پدر نیز مشخص است ولی یک شب خدمت حاج آقا گفتم چرا دچار چنین وضعیتی شدیم که رنگ صورت پدرم برافروخته شد و گفت غرق در نعمتیم؛ شرمنده خدا هستیم و هیچ طلبی هم نداریم.
نکته های اخلاقی از استاد فاطمی نیا
۱-هر ماه نوری دارد و هر روز نوری دارد که مجانی به در خانه آدم میایند. این ما هستیم که باید این نورها را حفظ بکنیم.
شیعیان امیرالمومنین نزد خدا عزیز هستند. اینها اگر بر نمازها مراقبت کنند، مساله والدین، مساله غیبت و حسن خلق و…. را رعایت کنند، این انوار هر روز به در خانه شان می آید.
منتها ما چه می کنیم؟ این انوار را حفظ نمی کنیم. از یکی از بزرگان علما که با آشیخ حسنعلی(نخودکی اصفهانی) محشور بود، پرسیدم ایشان چگونه به این مقام نزد خدا رسیدند؟ آن ولی خدا جواب داد: “ایشان هرچه بدست می آورد نگه می داشت.” ولی ما انوار را ضایع می کنیم. شب بلند می شود نماز شب می خواند، صبح می نشیند غیبت می کند. نور نماز شب رفت. با یک حرف تلخ این نورها از بین می رود.
۲- تقوا مراتب دارد. مراتب عالیه دارد. مراتب نازله دارد. وقتی قرآن نازل شد مردم چند دسته بودند. عده ای می گفتند اصلا گوش ندهید. حتی سرو صدا راه می انداختند تا کسی قران را نشنود. دسته دیگر می گفتند آقا صدا نکنید ببینیم چه می گوید؟ این از مراتب نازله تقوا بود. خیلی از این ها بعد از گوش دادن منقلب شدند. قران هدایتشان کرد. بی خود نبود که خانه و قوم و خویش خود را ترک کردند و رفتند جلوی نیزه و شمشیر، همراه پیامبر جنگیدند.
۳- شیطان را باید شناخت. شعار می دهند می گویند شیطان قوی است. نه شیطان قوی نیست؛ ما شیطان را رو می دهیم. ما بچه بودیم در محلات و خانه های پر درخت تبریز بازی می کردیم. دیدیم ناله یکی از بچه ها بلند شد. دیدیم یک بچه عقرب پیدا شد از مورچه کمی بزرگتر. این بچه داشت سیاه می شد طفلک.
بچه عقرب از بند انگشت هم کوچک تر بود. عقرب فقط یک لنگه کفش می خواهد. شما الان نمی توانید بگوئید عقرب قوی است ولی موذی است. رو بدهی میاید در آستین آدم.
شیطان هم ضعیف است. نگویید قوی است. این طور بگویید روبروی خدا ایستاده اید. شیطان قوی نیست؛ موذی است.
۴-آشیخ موسی دبستانی را من زیارت کردم. خیلی لطیف بود. از شاگردان آیت الله قاضی بود. یک شب بلند می شود برای نماز شب. قبل از بیدار شدن برای نماز شب در خواب می بیند که یک نفر گفت: یا موسی اقبل و لا تخف انک من العاملین ( ای موسی رو کن و نترس که تو در امانی) نماز شب را خواند و خوابید، دیگر بلند نشد. همان طور در خواب رفت.
۵- سفره خدا بزرگ است. پیرزنی نابینایی جلوی حضرت موسی را گرفت. گفت دعا کن خدا چشمانم را برگرداند. حضرت موسی گفت باشد. پیرزن گفت دعا کن جمالم را هم برگرداند. حضرت یک توقفی کرد. با خود گفت چشمانش را خدا داد ، دیگر زیبایی و…. وحی آمد که موسی چرا فکر می کنی؟ مگر از تو می خواهد؟
برخی از کتابهای مرحوم فاطمینیا:
- نکتهها از گفتهها: گزیدهای از سخنرانیهای استاد فاطمینیا، گردآورنده و ناشر: بخش فرهنگی مسجد و حسینه الزهراء مشهد، دوره سه جلدی، ۱۳۸۵.
- فرهنگ انتظار: در مورد غیبت امام زمان و مباحث اسلامی دیگر، ۱۳۷۵.
- فرجام عشق: شرحی بر غزل حضرت امام خمینی (ره)، به زبان فارسی و اردو، ۱۳۶۹.
- یک نکته از هزاران: باز نشر سخنرانیهای استاد فاطمینیا، دو جلدی: جلد اول فرهنگ انتظار و جلد دوم فرجام عشق، ۱۳۸۵.
- ارمغان غدیر: چهل حدیث از منابع شیعه و سنی، دربارهٔ رویداد غدیر خم، ۱۳۷۲.
- شرح و تفسیر زیارت جامعه کبیره: متن دَه سخنرانی استاد فاطمینیا پیرامون زیارت جامعه کبیره، تدوین محمد رحمتی شهرضا، ۱۳۸۳.
- روضههای استاد فاطمینیا: متن مجالس روضه استاد فاطمینیا، تدوین محمد رحمتی شهرضا، ۱۳۸۴.
- نغمه عاشقی: متن مجالس روضه استاد فاطمینیا در نسخه دیگر، تدوین محمد رحمتی شهرضا، ۱۳۸۴.
همچنین از استاد مرحوم آیت الله فاطمینیا مقالات متعددی در نشریات مختلف به چاپ رسیدهاست.
نمیدانم چرا به ایشان علاقه داشتم اغلب در تلویزیون مستمع بودم حرفهایشان بدل می نشست با اینکه معمم بود
روحشان شاد و انشاالله راه و روش آن مرحوم سرمشقی برای سایرین