آیا بخشیدن با آشتی کردن متفاوت است؟ یا هردو یکی است؟

گاهی اوقات ما در بخشش تردید داریم زیرا فکر می کنیم که باید به طور خودکار شامل آشتی شود. اینها دو فرآیند جداگانه هستند و همیشه یکی به دیگری منجر نمی شود.در این مقاله کوتاه سعی کردیم که برای شما مخاطب عزیز دو تفاوتی که بین آشتی کردن و بخشیدن مشهود و آشکار است را بیاموریم. مقاله جالبی است لطفا تا انتها بخوانید.

تفاوت بین بخشیدن و آشتی کردن

۱- یک نفر می تواند ببخشد اما برای آشتی کردن اراده و خواست دو نفر لازم است.

با کمک خدا، من این قدرت را دارم که هر چیزی را ببخشم. این بدان معنا نیست که من حاضرم هر چیزی را ببخشم یا این که آسان خواهد بود. و گاهی یک اشتباه به قدری فجیع است که می تواند بقیه عمرم را تحت تاثیر قرار دهد . توانایی من برای بخشش به رفتار یا اجازه شخص دیگری بستگی ندارد. فردی که من می بخشم می تواند به رفتار ظالمانه، بی فکر و بی رحمانه علیه من ادامه دهد.

اما او نمی تواند به روح من دستور دهد که بخشش کند یا از آن خودداری کند. بخشش یک عمل معنوی است، به این معنی که در نهایت برای انجام آن به لطف خدا تکیه می کنم. در واقع، عیوب و ضعف های خودم، به خصوص در برخی موقعیت ها، مانع از توانایی من در بخشش می شود. اما هر چیزی که من کم دارم، خدا می تواند تامین کند. فقط باید امیدم را به خدا صد در صد کنم تا بتوانم ببخشم یعنی من امید دارم خداوند شاهد و ناظر همه چیز است و قطعا عادل است و وقتی تصمیم به بخشش می‌کنم، تلاش من به هیچ شخص دیگری متکی نیست.

 آشتی کردن

اما آشتی یک فرآیند چند نفره است.

وقتی با شخص دیگری آشتی می کنم، هر دوی ما ابتدا باید بخواهیم و یا عذرخواهی کنیم. اما باید فراتر از اینها رفت. هر دو نفر تصمیم می گیرند هر کاری که لازم است برای بازگرداندن رابطه انجام دهند. یک نفر می تواند کاملاً مایل باشد، اما اگر شخص دیگر تمایل نداشته باشد، آشتی امکان پذیر نیست. این بدان معناست که می توانم کسی را به خاطر آسیب رساندن به دوستی خود ببخشم، اما شاید آنقدر احساس امنیت نمی کنم که بتوانم دوستی را از سر بگیرم.

ممکن است بعداً این اتفاق بیفتد، اما فعلاً می‌بخشم و آن را کنار می‌گذارم. یا ممکن است ببخشم و آماده آشتی باشم، اما طرف مقابل دیگر تمایلی به این رابطه ندارد. یا طرف مقابل می تواند من را ببخشد اما نمی خواهد آشتی کند. یا طرف مقابل من را می بخشد اما من نمی خواهم آشتی کنم. در اینجا شایان ذکر است که برخی از آسیب‌ها در روابطی که در ابتدا نامتعادل هستند رخ می‌دهد، مانند دوستی که در آن یک نفر نیازمند است و دیگری همیشه به کمک می‌آید. در چنین مواردی، آشتی – اگر اصلاً اتفاق بیفتد – نیاز به بازسازی کامل دارد و آن هم تنها پس از اینکه یک یا هر دو نفر به مسائل فردی خود رسیدگی کنند. آشتی می‌تواند فرآیندی طولانی  و سخت باشد، اما اگر رابطه واقعاً بازسازی شود، می‌تواند ارزش تمام آشفتگی‌ها را نیز داشته باشد.

پیشنهاد می کنیم مقاله “تمرین مهربانی با خود ” را نیز مطالعه بفرمایید.

۲- بخشش یک نظم درونی است; اما آشتی کردن یک فرآیند بیرونی است.

بخشش یک نظم خصوصی و مداوم بین قلب و روح است. در واقع، بخشش یکی از جنبه های یک وضعیت کلی نسبت به دیگران و خود زندگی است. اگر من به طور کلی قضاوت کننده و انتقام جو باشم، بخشش برای من تغییر مسیر ناهنجار و دشواری خواهد بود. اگر امیدوارم خطاهای خاصی را که دیگران در حق خود مرتکب می شوند ببخشم، پس باید همین روز را تمرین کنم تا با صراحت و شفقت به دیگران نگاه کنم، در سرزنش کردن آهسته باشم، و در برابر انتقام جویی مقاومت نکنم. و من می توانم بخشش را تمرین کنم بدون اینکه کسی بداند در من چه می گذرد.

ممکن است از حرف دیگری به شدت آسیب ببینم و می دانم که قبل از اینکه به هر طریقی با آن شخص روبرو شوم، باید بخشش را انتخاب کنم. ممکن است روزها یا هفته‌ها بی‌صدا روی بخشش کار کنم – در دعا، مدیتیشن، صحبت با یک مشاور یا … – بدون اینکه مستقیماً با کسی صحبت کنم که حرف‌هایش به من صدمه زده است. در برخی موارد، ممکن است آن فرآیند خصوصی را طی کنم، متوجه شوم که اشتباه آنقدرها که ابتدا فکر می‌کردم آشکار یا عمدی نبوده و سپس بدون اینکه طرف مقابل از مبارزه من اطلاعی داشته باشد، کاملاً از آن عبور کنم.

اما آشتی خصوصی نیست زیرا باید حداقل یک نفر دیگر را شامل شود.

آشتی کردن

گاهی اوقات آشتی کردن شامل حضور دیگران نیز می شود، مانند میانجی ها و مشاوران. وقتی روی آشتی کار می‌کنم، البته کسب آمادگی خودم را انجام می‌دهم، اما باید با کارهای بزرگ‌تری که شامل برنامه‌ها، مشکلات شخصی و نیازهای دیگران است، همکاری کنم. من ممکن است تمایل شدیدی داشته باشم که فوراً بحثی داشته باشم و سعی کنم این دوستی را بازگردانم، اما طرف مقابل چیزهای زیادی دارد – سر و کار داشتن با مشکلات زندگی ، فشار در محل کار یا مشکلات سلامتی – و او به سادگی نمی تواند وارد چنین گفتگوی سنگینی شود.

ممکن است آن فرد بخواهد اکنون آشتی کند اما به عنوان مثال من می دانم که تا زمانی که برای سوء مصرف مواد یا مشکلات روحی خود از مشاور کمک دریافت نکند، چنین حرکتی اشتباه خواهد بود و احتمالاً منجر به آشتی نمی شود، بلکه به یک آشفتگی بزرگتر منجر می شود. پس آشتی به همان اندازه افراد درگیر پیچیده است و به دلیل همه قطعات متحرک می تواند به زمان و صبر بیشتری نیاز داشته باشد تا بخشش.

یکی دیگر از عوامل مهم در آشتی، نفوذ – سایر دوستان و اعضای خانواده است. افراد اضافی می توانند قدرت، تشویق و خرد را ارائه دهند.

Rate this post
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.