حدیث قدسی یعنی چه؟

حدیث قدسی یعنی چه؟

همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”حدیث قدسی یعنی چه؟” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .

حدیث قدسی سخنی است که آن را به پیامبر اکرم از قول خدا گزارش داده است و در الفاظ آن تحدی و اعجازی وجود ندارد. در ایـن زمینه که در حدیث قدسی، معنا از جانب خداسـت هـیچ وجـه اختلافـی بـین تعـاریف ارائـه شـده توسط دانشمندان وجود ندارد.

تعریف دیگر حدیث قدسی :حدیث قدسی، نوعی حدیث که به ذات مقدّس الهی منسوب است و به آن حدیث ربانی و الهی نیز گفته می‌شود.

معنا از خداست و لفظ از معصوم

طبق این نظر حدیث قدسی خبرهایی است که خداوند معنای آن را بـه الهام یـا در خواب به پیامبر القا کرده و پیامبر با عبارت هایی از خود، از آن خبر داده است .منادی (یکی از حدیث شناسان بزرگ اهل سنت) گفته‌است: «فرق میان قرآن و حدیث قدسی در این است که قرآن، همان لفظی است که جبرئیل آن را آورده ولی حدیث قدسی خبرهایی است که خداوند معنای آن را به الهام یا در خواب به پیامبر القاء کرده و پیامبر با عبارت‌هایی از خود از آن خبر داده‌است.»

تفاوت حدیث قدسی با آیات قرآنی

  • اولا صدور آنها از پیامبر، قطعی نیست مگر این که به صورت متواتر نقل شده باشد که در این صورت با آنها معامله حدیث می‌شود.
  • ثانیا جملات آنها مانند قرآن معجزه نیست و با آنها تحدی نمی‌شود و به نظر می‌رسد که محتوا و مفهوم آنها از جانب خداست ولی الفاظ آنها توسط پیامبر (ص) ابداع شده‌است.
  • معانی آنها یا به واسطه فرشته وحی و یا به صورت الهام و یا در خواب به پیامبر القاء شده‌است. البته همه سخنان پیامبر (ص) از سرچشمه وحی ناشی می‌شود، چنان که خداوند در قرآن کریم، راجع به سخنان آن حضرت چنین می‌فرماید: «او از روی هوای نفس سخن نمی‌گوید و سخنان او چیزی جز وحی که فرستاده می‌شود، نیست.» ولی گاهی پیامبر(ص) مامور می‌شد که آن سخنان را به طور مستقیم از خداوند نقل کند و گاهی چنین ماموریتی نداشت.
  • قرآن از هر تغيير و تبديل و تحريفى مصون است و اين يك، چنين خصيصه‏ اى ندارد.

نمونه هایی از احادیث قدسی:

۱- يَابنَ آدَمَ ، خَلَقتُ الأَشياءَ لِأَجلِكئ وخَلَقتُكَ لِأَجلي .

«اى آدميزاد! همه چيز را براى تو آفريدم و تو را براى خودم آفريدم» .

۲- فيما اوُحىَ إلى عيسى عليه السلامهىَ (يَعْنِى النّارَ) دارُ الْجَبّارينَ وَ العُثاةِ الظّالِمينَ وَ كُلِّ فَظٍّ غَليظٍ وَ كُلِّ مُخْتالٍ فَخورٍ

به عيسى عليه السلام وحى شد كه جهنّم، سراى جباران و سركشان ظالم است و جايگاه هر تندخوى خشن و هر متكبّر مغرورى.

۳- اَلأِخْلاصُ سِرٌّ مِنْ اَسْرارى اَسْتَوْدِعُهُ قَلْبَ مَنْ اَحْبَبْتُهُ مِنْ عِبادى.

خداوند مى فرمايد: اخلاص، رازى از رازهاى من است كه آن را در دل هريك از بندگانم كه دوست داشته باشم، بـه وديعت مى گذارم.

 

۴-قالَ اللّه ُ جل جلاله لِداوود عليه السلام: اَحِبَّنى وَ حَبِّبْنى اِلى خَلْقى. قال عليه السلام: يارَبِّ نَعَمْ، اَنَا اُحِبُّكَ فَكَيْفَ اُحَبِّبُكَ اِلى_’feخَلْقِكَ؟ قَالَ: جل جلاله اُذْكُرْ اَيادِىَّ عِنْدَهُمْ فَاِنَّكَ اِذا ذَكَرْتَ ذلِكَ لَهُمْ اَحَبُّونى

خداوند به داود عليه السلام فرمود: مرا دوست بدار و مرا در نظر مخلوقاتِ من نيز محبوب بگردان. گفت: پروردگارا! باشد. من تو را دوست دارم، ولى چگونه تو را محبوبِ آفريدگانت بسازم؟ فرمود: نزد آنان، نعمتهاى مرا ياد كن. يقينا وقتى نعمت هاى مرا براى آنان ياد كردى، مرا دوست خواهند داشت.

۵-اَلشّابُّ الْمُؤمِنُ بِقَدَرى، اَلرّاضى بِكتابى، اَلقانِعُ بِرِزْقى، اَلتّارِكُ شَهْوَتَهُ مِنْ اَجْلى، هُوَ عِنْدى كَبَعْضِ مَلائِكتى.
خداوند متعال مى فرمايد: جـوانى كه بـه تقـدير من ايمـان داشته باشـد، به كتـاب مـن راضى و بـه رزق مـن قانع باشـد و به خاطر من از شهـوت و دلخواه خود بگذرد، او نزد من همچون بعضى از فرشتگان من است.

۶-مَنْ زارَ اَخاهُ فى اللّه ، قالَ اللّه : اِيّاىَ زُرْتَ وَ ثَوابُكَ عَلَىَّ، وَ لَسْتُ اَرْضى لَكَ ثَوابا بِدوُنِ الْجَنَّةِ. 

از امام صادق عليه السلام روايت است كه فرمود: هر كس به خاطر خدا برادر دينى خود را ديدار كند، خداوند مى فرمايد: مرا زيارت كردى و پاداش تو بر عهده من است و من پاداش كمتر از بهشت را براى تو نمى پسندم.

۷-ابْنَ آدَمَ! تَطَوَّلْتُ عَلَيْكَ بِثَلاثٍ: سَتَرْتُ عَلَيكَ مالَوْ يَعْلَمُ بِهِ اَهْلُكَ ما وارَوْكَ، وَ اَوْسَعْتُ عَلَيْكَ فَاْسْتَقْرَضْتُ مِنْكَ فَلَم تُقَدِّمْ خَيْرا، وَ جَعَلْتُ لَكَ نَظْرَةً عِنْدَ مَوْتِكَ فىثُلْثِكَ فَلَمْ تُقَدِّمْ خيْرا.

خداى متعال مى فرمايد: اى فرزند آدم! من سه نيكى درباره تو كرده ام: ۱ ـ چيزهايى از تو را پوشاندم كه اگر خانواده ات مى دانستند تو را به خاك نمى سپردند. ۲ ـ وسعت رزق و روزى به تو دادم، آنگاه از تو قرض خواستم ، ولى تو نيكى و خيرى پيش نفرستادى. ۳ ـ هنگام مرگ، مهلتى دادم تا در يك سوم دارايى خود وصيّت كنى، ولى تو خير و نيكى پيش نفرستادى.

۸-يا مُوسى! ضَعِ الْكِبْرَ وَ دَعِ الْفَخْرَ وَ اذْكُرْ اَنَّكَ ساكِنُ الْقَبْرِ فَلْيَمْنَعْكَ ذلِكَ مِنَ الشَّهَواتِ.

خداوند متعال به حضرت موسى عليه السلام فرمود: اى موسى! تكبّر و فخر را واگذار، و به ياد آور كه ساكن گور خواهى شد. اين ياد آورى، تو را از شهوات باز بدارد.

۹-اِنَّ عِبادى لَمْ يَتَقَرَّبُوا بِشَيْى ءٍ اَحَبَّ اِلَىَّ مِنْ ثَـلاثِ خِصالٍ. قالَ: يا رَبِّ وَ ما هُنَّ ؟ قالَ: يا مُوسى ! الزُّهْدُ فِى الدُّنيا وَ الْوَرَعُ عَنْ معاصِيَ وَ الْبُكاءُ مِنْ خَشْيتَى.

خداوند متعالى به حضرت موسى عليه السلام وحى كرد: به يقين ، بندگانم با چيزى به من تقرّب نيافتند كه در نظرم محبوب تر از سه خصلت باشد. گفت: پروردگارا! آن سه خصلت چيست؟ فرمـود: اى موسى! زهد و پارسايى در دنيا، پرهيز از نافرمانى هاى من و گريستن از خوف و خشيت من.

۱۰-يا مُحَمَّدُ! لَوْ اَنَّ عَبْدا عَبَدَنى حَتّى يَنْقَطِعَ وَ يَصيرَ كالْشِّنِ الْبالى ، ثُـمَّ اَتانى جاحِدا لِوِلايَتِكُمْ ما اَسْكَنْتُهُ جَنَّتى وَ لا اَظْلَلْتُهُ تَحْتَ عَرْشى. 

در حديث معراج است كه خداى متعال به پيامبر اكرم صلي الله عليه و آلهفرمود: اى محمّد! اگر بنده اى آن قدر مرا عبادت كند كه بندهايش از هم بگسلد و همچون مشك خشكيده و خالى شود، سپس به ديدار من آيد، در حالى كه ولايت شما خاندان را منكر باشد، هرگز او را ساكن بهشت خود نمى سازم وزير سايه عرشم او را پناه نمى دهم.

 

منبع:ویکی فقه،دانشنامه اسلامی،کتابخانه احادیث شیعه

Rate this post
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.