بر اسرای کربلا چه گذشت؟
همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”بر اسرای کربلا چه گذشت؟ ” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .
اسیران کربلا، بازماندگان واقعه کربلا همچون امام سجاد(ع)، امام چهارم شیعیان و حضرت زینب(س)، دختر امام علی(ع) که به اسارت لشکر عمر سعد درآمدند. اسرا به دستور عمر سعد، شب یازدهم محرم در کربلا نگه داشته شدند و بعد از ظهر روز یازدهم، ابتدا به کوفه نزد ابن زیاد برده شدند و سپس عبیدالله بن زیاد، گروهی از جمله شمر و طارق بن مُحَفِّز را همراه اسیران به دربار یزید در شام فرستاد.
ابن زیاد اسیران را بر روی محملهایی بدون پرده و پوشش به سوی شام فرستاد و دست و پای برخی همچون امام سجاد (ع) را غل و زنجیر کرد. مهمترین شخصیتها در میان اسیران، امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) بودند. آنان با سخنان خود در هنگام اسارت، سبب پشیمانی برخی از مردم و بنا بر نقلی یزید بن معاویه شدند.
به عقیده برخی مورخان، کاروان اهل بیت(ع)، در روز اربعین، چهل روز پس از شهادت امام حسین(ع) به کربلا بازگشتند.
منازل عبوری کاروان اسراء بین کوفه و شام
روزی که لشکر ابنزیاد از کوفه بیرون آمدند منزل اول قادسیه بود که از آن اهل بیت امام حسین(ع) را عبور دادند. پس از آن منازل طی شده به ترتیب عبارتند از: ۱. شهرتکریت، ۲. منزل کحیله، ۳. منزل جهنیه، ۴. منزل موصل، ۵. منزل نصیبین، ۶. شهر حلب، ۷. شهر سرمدین، ۸. منزل حرّان، ۹. منزل اندرین، ۱۰. معرة النعمان، ۱۱. شیزر، ۱۲. قلعه کفر طاب، ۱۳. سیبور، ۱۴. منزل حماة، ۱۵. شهر حمص، ۱۶. شهربعلبک، ۱۷. صومعه راهب، ۱۸. شهر عسقلان. پس از این منازل اسرا به شهر شام رسیدند.
ورود اسرا و سرهای کشتهشدگان به شام
سرها و اسرا وارد شام شدند سر امام حسین (ع) را بر رمح بلندی زده بودند و خولی آن رمح را میکشید و به آواز بلند میگفت: «منم آن کسی که دشمنان یزید را کشتم و بخون آغشتم» امکلثوم با چشم گریان گفت: «ای دشمن خدا فخر میکنی به کشتن کسی که جبرئیل گهواره جنبان او بوده و میکائیل ذکر خواب گوینده و اسرافیل بدوش کشنده و اسمش در عرش خدا نوشته جدش خاتمالانبیاء(ص) بوده و مادرش فاطمه زهراء است و پدرش قاتل مشرکین است».
سرهای جوانان اهل بیت هیجده سر بود، بعد از سر امام حسین(ع) سر حضرت علی اکبر(ع) را آوردند پس از او سر حضرت عباس بن علی(ع) بر نیزه بود و حامل آن سر قشعم جعفی بود بعد از او سر عون بود نیزه دار سنان بن انس نخعی بود همین نحو سرها را پشت سر هم وارد میکردند. پشت سرها اسیران وارد شدند پیشاپیش آنها امام زین العابدین(ع) بود.
توصیف امام سجاد(ع) از وقایع شام
وقتی از امام سجاد (علیهم السلام) پرسیدند در سفر کربلا، سختترین مصیبتهای شما کجا بود، سه بار فرمودند: الشام، الشام، الشام. در شام نیز اسرای آل محمّد (صلی الله علیه و آله) را در حالی که به ریسمان بسته شده بودند، به مجلس یزید وارد کردند، وقتی بدان حال در پیش روی یزید ایستادند، سر امام را در برابر یزید میگذارند و این صحنه از سوزناکترین صحنههایی است که برای امام سجاد و خانم زینب اتفاق میافتد.
چرا که یزید ملعون بر سر امام توهین کرده و شماتت میکند و با قرائت اشعاری خود را پیروز میدان میداند و به مردم اجازه حضور میدهد و در آن مجلس به لبهای مقدس امام جلوی چشم اسرا خیزران میزند. گویا در این مجلس است که یک مرد شامی به خود اجازه میدهد و این جسارت بزرگ را میکند.
دختر امام حسین به نام فاطمه را از یزید به کنیزی میخواهد و با پاسخ تند دختر امام و خانم زینب (سلام الله علیهما) روبرو میشود و بعد از گفتگوئی میان حضرت زینب و یزید خانم زینب خطبهای در مجلس یزید ایراد میکنند و شجاعانه به اعمال پلید یزید اشاره میکند و یزید را در مجلس خود رسوا و خوار میکند.
اسرا در مدتی که در شام بودند بنابر روایتی در یک خرابه به صورت زندانی نگهداری میشدند و در این مدت یزید ملعون چندین مرتبه خواست که امام سجاد (علیه السلام) را شهید کند که خانم زینب مانع میشدند.
روشنگری امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) بعد از واقعهی کربلا
پس از این وقایع، امام سجاد(ع) در مناطق بسیار مهم آن روزگار اقدام به نشر حقایق کرد تا وقایع عاشورا تحریف نشود و به حق که اگر روشنگریهای امام سجاد(ع) و حضرت زینب(ع) نبود، چه بسا که نهضت عاشورا دستخوش تحریف مردمان آن روزگار میشد!