فاطمه صغری دختر امام حسین(ع)کیست؟
همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”فاطمه صغری دختر امام حسین(ع)کیست؟ ” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .
فاطمه صغری کیست؟
فاطمه زنی عالم، خداپرست و محدث بود که عمرش را در راه حمایت از مقام ولایت صرف نموده و نقشی شگرف در بیان پیام عاشورا و بیداری امت اسلامی داشت. به نقل از مورخین، فاطمه شبیه ترین فرد به فاطمه زهرا(س) بود. او به کثرت عبادت و تجهد مشهور بود. امام حسین(ع) درباره دخترش فرموده است:در دینداری فاطمه چنان بود که شب ها را با نماز صبح می کرد و روزها روزه بود.
فاطمه نزد پدر، شأن و منزلت والایی داشت تا جایی که آن حضرت در روز عاشورا وصیت نامه خویش را به وی سپرد و بدین ترتیب فاطمه را امانت دار میراث امامت قرار داد.
حضور فاطمه صغری در کربلا و اسارت
فاطمه و همسرش حسن مُثَنّی در واقعه عاشورا حضور داشتند.حسن در روز عاشورا همراه امام حسین(ع) شجاعانه جنگید و زخمی و اسیر شد. داییاش، اسماء بن خارجه فزاری وی را نجات داد. او در کوفه تحت درمان قرار گرفت و با بازیافتن سلامت خود به مدینه بازگشت.فاطمه به همراه دیگر اعضای خاندان امام حسین(ع)، به اسارت به کوفه و شام برده شد. برخی از ماجراهای هجوم به خیمهها و دوران اسارت اهل بیت پیامبر(ص) از او نقل شده است. میان او و یزید در دربار شام سخنانی رد و بدل گردید. احمد بن علی طبرسی، بحثهای او با اهل کوفه را آورده است.
حوادث عصر عاشورا به روایت فاطمه صغری
از وى چنين نقل مىكنند: روز عاشورا من جلوى خيمه ايستاده بودم.
اجساد پدر و كشتهها را نگاه میكردم. با خود گفتم: اين مردم با ما چه خواهند كرد، آيا اسيرمان مىكنند؟ يا مىكشند؟ همين هنگام مردى سوار بر اسب از راه رسيد، زنان را با كعب نيزه مىزد، زیور آلات و چادر آنها را به غارت برد، زنان هر كدام به ديگرى پناه مىبردند و فرياد سر مىدادند: وا جدّاه؛ وا ابتاه؛ وا علياه. من به خود لرزيدم. به جانب چپ و راست نگاه مىكردم، ناگاه عمه اما ديدم، از ترس اين كه آن ستمكار سوى من بيايد به طرف عمّهام رفتم.
ناگاه آن بىحيا به سويم آمد، گريختم كه شايد از دستش نجات پيدا كنم ولى او خود را به من رسانيد كعب نيزه را بين دو كتفم فرود آورد كه من برو افتادم، آن بىرحم آمد چادر از سرم ربود، گوشواره از گوشم كشيد و گوشم را پاره كرد، خون بر سر و صورت من جارى شد، بيهوش افتادم؛ در اين بين عمّهام را بالاى سرم مشاهده كردم كه مىگريد و مىگويد: عزيزم از جاى برخيز تا ببينم كه بر سر دختران بىياور و برادر بيمارت چه آمده؟
عرض كردم آيا پوشش نزد شما هست تا سرم را بپوشانم (يا عَمَتاهُ هَلْ مِنْ خِرْقَةٍ اسْتُرُ بِهارَأْسى عَنْ اعْيُنِ النُّظارِ؟ فَقالَتْ: يا بِنْتاهُ وَ عَمَّتُكِ مِثْلُكِ) يعنى عمه ات مانند تو مىباشد من ديدم سر آن مظلومه هم مكشوف و بدنش از ضرب تازيانه و كعب نيزه كبود گرديده. وقتى به خيمه رسيديم، ديدم تمامى خيمهها را غارت كردهاند. برادرم علیبن الحسین (علیهااسلام) را ديدم كه از گرسنگی و تشنگی و طغيان درد بر روى زمين افتاده و توان نشستن ندارد. از مشاهده اين حوادث ما براى او گريه مىكرديم او هم به حال ما گريه مىكرد.
خطبه فاطمه صغری
وی هنگامی كه در كوفه، جمعیت را مشغول شادی و پایكوبی دید، بانگ برآورد كه: «ای اهل كوفه! هلاكت بر شما باد، آیا می دانید كدامین خون از پیامبر خدا برگردن شماست و او آن را از شما طلب خواهد كرد؟ سنگ و خاك بر دهان تو باد ای كسی كه به كشتن مردمانی كه خداوند آنان را از هر آلودگی پاك كرده، افتخار می كنی، اینك منتظر لعنت و عذاب خود باشید كه به همین زودی پی در پی از آسمان بر شما وارد خواهد شد و شما را به كیفر اعمالتان گرفتار خواهد نمود.»
فاطمه دختر امام حسین(ع) به گفته بسیاری از مورخان در اواخر عمر خویش به مصر مهاجرت كرد و در آن جا سكنی گزید. وی در سال ۱۱۰ هجری در هفتاد سالگی از دنیا رفت. آرامگاه او در محله ای معروف به محله«فاطمه نبوی» قرار دارد.