آشنایی با عارف بالله،سید علی قاضی طباطبائی
آشنایی با عارف بالله،سید علی قاضی طباطبائی
همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”آشنایی با عارف بالله،سید علی قاضی طباطبائی ” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .
زندگی نامه سید علی قاضی طباطبایی
ولادت
آیت الله علامه سید علی آقا قاضی طباطبایی تبریزی، فقیه، حکیم و عارف کم نظیر و بزرگ شیعه و اسلام، روز ۱۳ ذی حجه سال ۱۲۸۲ یا ۱۲۸۵ قمری در تبریز به دنیا آمد. پدرش آیت الله سید حسین قاضی طباطبایی از علمای معروف و همواره پناهگاه مردم و عاشقان اهل بیت بود.
تحصیلات
پدرش، او را به مکتب خانه سپرد تا با آموختن قرآن مراحل رشد و ترقی را به خوبی بپیماید. سید علی که از هوشی سرشار برخوردار بود، گوی سبقت را از دیگر هم کلاسیهایش میرباید و دروس مکتب خانه را به سرعت طی میکند؛ از طرف دیگر، پدرش او را با تکالیف الهی آشنا میسازد.
سید علی پس از گذراندن مراحل اولیه، جهت سیراب کردن روح تشنه خود به حوزه علمیه تبریز روی میآورد و از محضر اساتید آن حوزه بهرهها میبرد.
اجتهاد در ۲۷ سالگی
سید علی قاضی در فقه و اصول نیز مجتهد مسلم و برجسته بود و در سن ۲۷ سالگی به درجه اجتهاد رسیده بود.
تسلط بر لغت و شعر عرب
وی در لغت عرب نیز کم نظیر بود؛ به طوری که چهل هزار لغت عرب را از حفظ داشت و شعر عربی را چنان میسرود که عربها از تشخیص آن عاجز میماندند و نمیفهمیدند که شعر، از یک شاعر عجم است.
روزی در بین مذاکرات، آیت الله شیخ عبدالله مامقانی به ایشان میگوید:
من آن قدر در لغت و شعر عرب تسلط دارم که اگر شخص غیر عرب، شعر عربی بگوید، تشخیص میدهم؛ گرچه آن شعر در اعلی درجه فصاحت و بلاغت باشد.
آیتالله قاضی یکی از قصاید عربی را که سرایندهاش عرب بود، شروع به خواندن کرد، و در بین آن چند بیت از اشعار خود را اضافه و سپس از آیتالله مامقانی پرسید: کدام یک از اینها را غیر عرب سروده است؟ و ایشان نتوانستند تشیخص دهند.
چگونگی فتح باب برای علامه قاضی(ره)
آیت الله قاضی همیشه نماز مغرب و عشاء را، در حرمین شرفین امام حسین علیهالسلام و حضرت ابوالفضل علیهالسلام به جا میآورد، و چون به حرم حضرت ابوالفضل علیهالسلام میرسد، با خود میاندیشد که تا به حال در مدت این چهل سال هیچ چیز از عالم معنا برایم ظهور نکرده، هر چه دارم به عنایت خدا و به برکت ثبات است.
در راه سیّد ترک زبانی که دیوانه است، به طرف او میدود و میگوید؛ سیّد علی، سیّد علی، امروز مرجع اولیاء در تمام دنیا حضرت ابوالفضل علیهالسلام هستند، و او آن قدر سر در گریبان است که متوجه نمیشود آن سید چه میگوید! به حرم حضرت ابوالفضل علیهالسلام میرود. اذن دخول و زیارت و نماز زیارت میخواند و میخواهد که مشغول نماز مغرب شود.
آیت الله نجابت میگوید: تکبیره الاحرام را که میگوید، میبیند که وضع در اطراف حرم حضرت ابوالفضل علیهالسلام به طور کلی عوض میشود، آن گونه که نه چشمی تا به حال دیده و نه گوشی شنیده و نه به قلب بشری خطور کرده است.
قرائت را کمی نگه میدارد تا وضع تخفیف یابد و بعد دوباره نماز را ادامه میدهد، مستحبات را کم میکند و نماز را سریعتر از همیشه به پایان میرساند.
به حرم امام حسین علیهالسلام نمیرود و به دنبال جایی خلوت به خانه رفته و برای این که با اهل منزل هم برخورد نکند به پشت بام میرود. آن جا دراز میکشد و دوباره آن حال میآید و بیشتر میماند. تا اهل منزل سینی چای را میآورد، آن حال میرود.
نماز عشاء را میخواند و دوباره آن وضع بر میگردد؛ چیزی که تا به حال حتی به گفته خودش یک ذرهاش را هم ندیده است و حالا که دیده نه میتواند در بدن بماند و نه میتواند بیرون بیاید. دوباره که شام را میآوردند، آن حال قطع میشود و نیمه شب دوباره بر میگردد و مدت بیشتری طول میکشد.
آری و بالاخره درهای آسمان برایش گشوده و فتح باب میشود. میگوید: « آن چه را میخواستم، تماماً بدست آوردم و امام حسین علیهالسلام در را به رویم گشود. ابن فارض یک قصیده تائیه برای استادش گفته؛ من هم یک قصیده تائیه برای امام حسین علیهالسلام گفتهام نمره یک! که کار مرا ایشان درست کرد و در غیب را به نحو اتم برایم باز کرد»
ماجرای کبودی دهان آیت الله قاضی
در احوالات حضرت آیت الله قاضی طباطبایی است که ایشان ۲۶ سال ریگ در دهان نگه داشتند تا مبادا حرفی بیهوده بزنند .
از آیت الله سید محمد حسینی همدانی نقل است که داخل دهان مرحوم قاضی کبود بود . از ایشان علت را پرسیدم ؟
ایشان مدتها پاسخم نداد بعدها که خیلی اصرار کردم و عرض کردم که به جهت تعلیم می پرسم و قصد دیگری ندارم،باز به من چیزی نفرمود تا اینکه روزی در جلسه خلوتی فرمودند: آقا سید محمد! برای طی مسیر طولانی سیر وسلوک، سختی های فراوانی را باید تحمل کرد و از مطالب زیادی نیز باید گذشت؛
آقا سید محمد! من در آغاز این راه در دوران جوانی برای اینکه جلوی افسار گسیختگی زبانم را بگیرم و توانائی بازداری آن را داشته باشم ۲۶ سال ریگ در دهان گذارده بودم که از صحبت و سخن فرسایی خودداری کنم، اینها اثرات آن دوران است!
در هر صورت این سکوت حرفها دارد که با این چند سطر نمی شود از آن گذشت اما با حدیث قدسی خطاب به رسول خدا(ص) این بحث را پایان می دهم :
«علیک بالصمت فان اعمر القلوب قلوب الصالحین و الصامتین فان اخرب القلوب قلوب المتکلمین بما لایعنیهم.» ،
(بر تو باد سکوت، که همانا آبادترین دلها، دلهای صالحان و سکوت کنندگان است وخرابترین دلها، دلهای کسانی است که سخنهای بیفائده میگویند)
آیت الله قاضی چه دعایی برای قنوت توصیه میکردند؟
نماز
شما را سفارش می کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل، ۵۱ رکعت است؛ پس اگر نتوانستید، ۴۴ رکعت بخوانید و اگر مشغله های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل نماز توابین را بخوانید [نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است].
مرحوم علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می کنند که می فرمودند: اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.
مرحوم آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند: روزی یکی را به محضر آقای قاضی آوردند که مثلا آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش کند. مرحوم آقای قاضی فرموده بودند: به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند.بعد معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر می انداخته است.
اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است. می فرمودند نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ میماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله علیها که از ذکر کبیر به شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک نشود.
دعا در قنوت نماز
آقای قاضی به شاگردان خود دستور می دادند این دعا را در قنوت نماز هایشان بخوانند: اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی.
قرآن
آیت الله نجابت می فرمودند: آیت الله میرزا علی قاضی به مرحوم آیت الله شیخ علی محمد بروجردی (از شاگردان برجسته آقای قاضی) فرموده بودند که: هیچ گاه از قرآن جدا مشو و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و پایبند بود. هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می شد، قرآن می خواند و با قرآن بود.
توسل به ائمه أطهار (ع)
آیت الله سید علی آقا قاضی در یکی از نامه هایش چنین مرقوم فرمودند:؛ و تمام طرق. توسل به ائمه أطهار (ع) و توجه تام به مبدأ است. چونکه صد آمد، نود هم پیش ما است. با دراویش و طریق آنها کاری نداریم. طریقه، طریقه علما و فقها است، با صدق و صفا.
توسل به حضرت سیدالشهدا (ع)
محال است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد. سریان فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیشکار این فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام است.
ماجرای خواندی شب رحلت علامه سید علی آقا قاضی
سید عبدالحسین قاضی نوه ایشان جریان شب رحلت آقای قاضی را این طور بیان میکند: «ایشان مدتی بیمار بودند. یک شب به پدرم که در آن زمان ۲۰ ساله بودند میگویند که امشب نخواب و بیدار باش.
پدرم هم متوجه نمیشود که جریان چیست. ایشان نقل میکند که ساعتی از نیمه شب آقای قاضی او را صدا میزنند و رو به قبله دراز میکشند و میگویند من در حال مرگ هستم و به او سفارش میکنند که همسر و بچههای دیگرشان را بیدار نکند و تا صبح بالای سرشان بنشیند و قرآن بخواند.
پدرم میگوید علی رغم این که اگر کسی بداند که پدش در حال مرگ است و هیچ نگوید، سخت است، اما من این موضوع را با کمال آرامش پذیرفتم و به کسی هیچ نگفتم و پیش او نشستم. آقای قاضی به من فرمودند که دارم راحت میشوم و این راحتی از طرف پاهایم شروع شده و به طرف بالا میآید.
سپس فرمودند فقط قلبم درد میکند بعد فرمودند که رویم را بپوشان، من هم روی صورتشان را پوشاندم و ایشان از دنیا رفتند.