سرگرمیمهارت های زندگی

چگونه رابطه خوبی با خانواده همسرم داشته باشم؟

چگونه رابطه خوبی با خانواده همسرم داشته باشم؟

همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب” چگونه رابطه خوبی با خانواده همسرم داشته باشم؟” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .

پیمان ازدواج

دختر و پسر همزمان با بستن پیمان ازدواج، علاوه بر پذیرش نقش همسری، وارد شبکه‌ نسبتاً گسترده‌ای از روابط اجتماعی جدید با بستگان، دوستان و آشنایان همسر نیز می‌شوند. در میان این حجم گسترده‌ی ارتباطات و با توجه به اهمیت و نقش کلیدی خانواده در جامعه و فرهنگ ما، نوع و میزان ارتباط با خانواده همسر نسبت به سایر اطرافیان، از اهمیت و حساسیت بیشتری برخوردار است.

مدیریت صحیح و هوشمندانه رابطه با خانواده‌ی همسر، یکی از کلیدی‌ترین نکات زندگی مشترک به شمار می‌آید که آثار عمده‌ای در زندگی زوجین به همراه خواهد داشت. دلخوری‌ها، کدورت‌ها و نزاع‌ها در جریان رابطه و به ویژه رابطه‌ی رو در رو و کلامی شکل می‌گیرد. بر همین مبنا هر چه حجم روابط بیشتر باشد، احتمال بروز این کدورت‌ها و نزاع‌ها نیز افزایش می‌یابد. همان‌طور که اشاره شد در جامعه‌ی ما، ارتباط با خانواده پس از شکل‌گیری زندگی مشترک و مستقل، از حیث کمیت از حجم بسیار بالایی برخوردار است.

۱. همراه همسرتان باشید

این قانونِ اصلی ازدواج موفق است. همان‌طور که شوهر فوق‌العاده‌ی من دیشب به‌یادم آورد، برای آنکه رابطه‌ای درست با خانواده همسرتان داشته باشید، باید مسائل را با هم حل کنید. فراموش نکنید هر دوِ شما درگیر این مسئله‌اید. هرگز همسرتان را در موقعیتی قرار ندهید که مجبور باشد بین شما و اقوامش انتخاب کند. با این کار او را در بن‌بستی بدون راه خروج گیر می‌اندازید. درعوض سعی کنید رابطه‌ی همسرتان با پدربزرگ و مادربزرگ، والدین و برادر و خواهرش را درک کنید و در صورت امکان از آن حمایت کنید. حتی اگر والدین همسرتان بسیار بد باشند، به‌هرحال پدر و مادر او هستند.

۲. حدومرز‌ها را مشخص کنید

بچه‌ها حق ندارند پیش از وعده‌های اصلیِ غذایی شکلات بخورند؟ به خانواده‌ها پول قرض نمی‌دهیم؟ با همسرتان مشخص‌ کنید چه چیزهایی مهم‌اند. برای نمونه، ما به فرزندان‌مان اجازه می‌دهیم هر زمان هرچیزی خواستند، بخورند، اما اگر بخواهند ده تا بستنی پیش از شام بخورند، چه؟ از نظر من مشکلی ندارد، به‌شرط آنکه شام‌شان را به‌اندازه بخورند. اما درباره‌ی کارهای مدرسه خیلی خیلی حساس هستیم. فکر نمی‌کنم تا حالا به ذهن بچه‌هایم خطور کرده باشد که نمره‌ای زیر «بسیار خوب» هم وجود دارد. با کمک اعضای خانواده، ارزش‌های خانواده‌تان را مشخص کنید و آنها را با اقوام همسرتان در میان بگذارید: همه‌ی ارزش‌ها را با همه‌ی اقوام.

حالا که صحبت از حدومرز شد، این را هم بگویم: هرگز قولی ندهید که نتوانید عملی‌اش کنید. کوتاه‌آمدن در مقابل دیگران به‌منظور  حفظ آرامش و صلح، به‌ندرت مسائل را حل می‌کند، مخصوصا اگر خانواده همسرتان پرتوقع باشند.

گوش‌دادن را با پاسخ‌دادن اشتباه نگیرید. شما موظف نیستید همه‌ی اوامر خانواده همسرتان را عملی کنید، اما باید به صحبت‌هایشان گوش بدهید. انسان‌ها وقتی حس کنند صحبت‌شان بدون شنیده‌شد‌ن، رد شده است، لجباز و یک‌دنده می‌شوند و برای شنیده‌شدن بلندتر فریاد می‌زنند.

۳. روی مواضع‌تان پافشاری کنید

مانند نوجوانان، خشک و غیرمنعطف نباشید، اما بر سر مواضع‌تان محکم بایستید. برای مثال اگر نمی‌خواهید اقوام همسرتان سرزده به خانه‌تان بیایند، رک‌وراست به آنها بگویید ترجیح می‌دهید قبل از آمدن تماس بگیرند و نمی‌توانید پذیرای مهمان سرزده باشید.

شما و همسرتان قدرتمندتر از چیزی هستید که فکر می‌کنید. تصمیم‌گیرنده شمایید. شما حدومرز دیدوبازدید،‌ جشن‌ها، دیدن نوه‌ها و سایر امور را مشخص می‌کنید. خودتان را دست‌کم نگیرید. اگر نخواهید، هیچ‌کس نمی‌تواند برنامه‌اش را به شما تحمیل کند.

۴. بی‌واسطه صحبت کنید

تاحدامکان از شخص سوم برای رساندن حرف‌تان استفاده نکنید. از همسرتان نخواهید که با خواهرش درباره‌ی کاری صحبت کند که باعث ناراحتی‌تان شده است؛ خودتان مستقیما صحبت کنید. اگر کسی اذیت‌تان کرد، هرچه‌سریع‌تر به او بگویید. گاهی اوقات مسئله جدی است، اما بعضی اوقات ممکن است سوءتفاهم باشد. خانمی با فردی ازدواج کرد که خانواده‌اش در آلمان بزرگ شده بودند.

هروقت اعضای خانواده به آشپزخانه می‌رفتند، در را پشت سرشان می‌بستند و او معمولا در سالن تنها می‌ماند. او سال‌ها این وضعیت را تحمل کرد و سرانجام به خود جرئت داد که از مادرشوهرش بپرسد چرا درِ آشپزخانه را می‌بندد. مادرشوهرش جواب داد: «چرا؟ خب برای حفظ حرارت. ما همیشه در آلمان این کار را می‌کردیم». پس بستن درِ آشپزخانه هیچ ربطی به او نداشت! این سوءتفاهم فرهنگی که نه آن خانم متوجه‌اش شده بود و نه خانواده‌ی شوهرش، باعث ناراحتی چندساله‌ی او شده بود.

۵. خودتان باشید

شکسپیر چند قرن پیش سخنی گفت که همچنان زنده است: «سعی نکن خودت را تبدیل به فردی کنی که خانواده‌ همسرت می‌خواهند.» برای مثال فرض کنید آنها به‌دنبال خانمی کدبانو باشند و شما وکیل شرکتی بانفوذ باشید: لازم نیست روزهای تعطیل نان برنجی بپزید و خودتان کره بگیرید. درعوض مانیکور کنید و غذای آماده بخرید.

می‌توانید با کمک خانواده همسرتان شبکه‌ی حامیان خود را افزایش دهید. برای این کار کافی‌ است با آنها همچون دوستان‌تان رفتار کنید: به آنها احترام بگذارید، دوست‌شان داشته باشید و به صحبت‌های‌شان گوش دهید.

۵. واقع‌بین باشید

واقعا واقع بین باشید. همه‌ی پدرشوهر‌ها بلد نیستند سینک ظرف‌شویی را تعمیر کنند و همه‌ی مادرشوهرها هم عاشق پختن کلوچه با نوه‌ها نیستند. این کلیشه‌های ذهنی را کنار بگذارید و مطابق واقعیت فکر کنید: از دیگران کاری را نخواهید که نمی‌توانند انجامش دهند.

۶. حفظ آرامش را یاد بگیرید

من معمولا درگیر موقعیت‌هایی می‌شوم که نباید. همیشه هم عجولانه تصمیم می‌گیرم. خوشبختانه شوهرم بسیار معقول‌تر از من است. بسیاری اوقات بهترین کاری که می‌توانید بکنید، هیچ کاری نکردن است. زمان، بسیاری از دردها را دوا می‌کند و حق بسیاری را کف دست‌شان می‌گذارد.

۷٫ خاطرات ناخوشایند خود را مرور نکنید

حداقل کاری که می‌توانید انجام دهید تا احساسات منفی در شما تشدید نشود، این است که حوادث ناخوشایند را دائم با خود تکرار نکنید. اگر قرار باشد هر روز یاد فلان برخورد مادرشوهر یا مادرزن خود بیافتید یا حرف‌های آن‌ها را در ذهن خود مرور کرده و به دنبال یافتن قصد و منظور رفتارهای آن‌ها باشید، می‌توانید مطمئن باشید که نه‌تنها با گذشت زمان آرام‌تر نخواهید شد، بلکه به‌احتمال‌زیاد هرروز ناراحت‌تر از روز قبل بوده و البته پیش‌داوری‌های شما دربارهٔ رفتارهای خانوادهٔ همسرتان هم افزایش خواهند یافت؛ پس تا می‌توانید برای خود مشغولیت‌های متنوع ایجاد کنید تا کمتر فرصت فکرکردن به اتفاقات گذشته را داشته باشید و البته از حضور در جمع‌هایی که چنین تفکراتی را تقویت می‌کنند، دوری‌کنید.
۸٫سنت‌های تعطیلاتعید نوروز تعطیلات بزرگی است. هم والدین شما هم والدین همسرتان می‌خواهند تا شمارا در خانۀ خودشان، کنارشان داشته باشند. مگراین‌که هر دوخانواده کنار هم زندگی کنند که تقریبا غیرممکن است. پس باید مذاکره کنید و یک سری عهد و میثاق را با آن‌ها تنظیم کنید. به‌طوری که هم احترام و هم انصاف رعایت شود. مثلا عید نوروز امسال در خانه  ی والدین شما و عید بعدی در خانه ی آن‌ها. یا این‌که بگوئید تصمیم گرفته‌اید عید نوروز را در خانه خودتان کنار هم بگذرانید. اگرچه این‌یکی ممکن است به اشتباه بی‌احترامی تلقی شود_لااقل تا وقتی بچه‌دار نشده‌اید.

 ۹٫رفتارهای ناخوشایند را به نیت‌های بد نسبت ندهید

وقتی ما رفتاری را از سر بدجنسی بدانیم، ناخودآگاه برای اثبات درستی ادعای خود به دنبال یافتن رفتارهای تاییدکنندهٔ دیگر خواهیم رفت و آن‌وقت بعد از مدتی ممکن است متوجه شویم که بسیاری از رفتارهای مثبت یا بدون مشکل نیز به خاطر نسبت‌دادن آن‌ها به نیتی بد، برای ما به رفتارهایی آزاردهنده و البته غیرقابل‌تحمل تبدیل‌شده است.
پس برای کاهش احساسات ناخوشایند خود و البته داشتن دیدی منصفانه، از نسبت‌دادن رفتارهای ناخوشایند خانوادهٔ همسر به نیت بد دوری کرده و در عوض سعی کنید موضوع اختلاف فرهنگی و تفاوت دیدگاه بین خود و آن‌ها را همیشه در نظر باشید. بسیاری از رفتارهای خانواده‌ها که باعث دلخوری عروس‌ها یا دامادها می‌شود، به تفاوت فرهنگی بین خانواده‌ها برمی‌گردد و قصد آزار یا دخالتی در پس آن‌ها وجود ندارد

۱۰٫مهربان باشید

حتی اگر از شدت خشم مجبورید دندان‌هایتان را به هم فشار دهید، مهربانانه سخن بگویید. اگر نمی‌توانید این‌گونه صحبت کنید، ساکت شوید و لبخند بزنید.

منبع:چطور،فردانیوز،دانشگاه زندگی،تبیان

1/5 - (1 امتیاز)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

دکمه بازگشت به بالا