رابطه وسواس فکری و افسردگی چیست؟
رابطه وسواس فکری و افسردگی چیست؟
به طور کلی وسواس فکری و افسردگی، دو اختلال بسیار متفاوت و شایع هستند. افسردگی در واقع اختلالی همراه با استرس و اضطراب میباشد و وسواس فکری هم اختلالی خلقی تعریف میشود. اما با تفاوتی که باهم دارند دارای رابطهای مستقیم هم هستند؛ به این صورت که بیشتر افرادی که دارای اختلال وسواس فکری هستند ار اختلال افسردگی رنج میبرند.
در طول این مقاله، ما به بررسی رابطه مابین وسواس فکری و افسردگی خواهیم پرداخت؛ پیشنهاد میکنیم با ما همراه باشید.
وسواس فکری یا OCD
اختلال وسواس فکری یک اختلال شایع، مزمن و طولانی مدت است که در آن فرد دچار اختلال غیرقابل کنترل، تکرار مجدد عملها(وسواس) و رفتارهایی (اجباری) میشود که احساس خوشایندی از تکرار مکرر کارها در زندگی روزمره خود دارد.
این اختلال در کودکان و بزرگسالان قابل تشخیص است؛ متاسفانه این امر در زندگی روزمره از جمله مدرسه یا محل کار برای افراد مبتلا به این اختلال مشکل ایجاد میکند. همچنین میتواند در روابط شخصی و شغلی هم دردسر ساز باشد.
افرادی که با وسواس فکری زندگی میکنند، رفتارهای وسواسی، رفتارهای اجباری یا هر دو آنها را از خود نشان میدهد.
رفتارهای وسواسی شامل مواردی مانند تمایل به نظم کامل، ترس از آلودگی، میکروب گرفتن یا افکار ناخواستهای که هر لحظه به ذهنشان خطور میکند. آنها همچنین ممکن است در مورد آسیب رساندن به خود فکر کنند یا در مورد افراد دیگر افکار تهاجمی داشته باشند.
معمولا بیشتر این افراد رفتارهای اجباری تکراری دارند؛ فردی که مبتلا به OCD است احساس میکند که باید یکسری از رفتارها را دائما انجام دهد. برای مثال: بررسی مجدد قفل بودن درها به طور مداوم، شستن مکرر دستها، نگه داشتن چیزها به ترتیب خاص یا شمارش اجباری وسایل باشد.
گرچه غیر معمول نیست که همه افراد معمولا برخی از این علائم را به میزان کمتری در زندگی روزمره تجربه میکنند، اما افراد مبتلا به این اختلال تا حدی این رفتارها را تجربه میکنند که این امر در زندگیشان اختلال ایجاد میکند.
جالب است بدانید که این افراد نمیتوانند رفتارهای خود را کنترل کنند و احساس میکنند که باید این رفتارهای خاص را انجام داده و آنها را دنبال کنند. در واقع آنها اضطراب دارند که اگر کارهایی را بهطور مداوم انجام ندهند هیچ چیز برایشان معمولی نخواهد بود.
اکثر افراد مبتلا به وسواس فکری متوجه میشوند که رفتارهایشان “طبیعی” نیست؛ آنها لزوماً نمی خواهند دائما کاری تکرار کنند؛ اما به نظر میرسد که نمیتوانند متوقف شوند زیرا اضطرابی که احساس میکنند بیش از حد است.
درمان وسواس فکری
چندین روش درمانی مختلف برای درمان ایت اختلال در دسترس است؛ بسیاری از افراد از ترکیب دارو و روان درمانی استفاده میکنند. برخی از افراد هم فقط یک نوع روش درمانی را پیش میبرند. بسیاری از افراد هنگام مراجعه و شروع درمان از علائم خود رها میشوند، اما از طرفی برخی افراد همچنان حتی پس از درمان علائم وسواس فکری را با خود به همراه دارند. بنابراین پیشنهاد ما این است که با یک مشاور متخصص در زمینه وسواس فکری مشورت کنید و اطلاعات کافی از درمان این بیماری را دریافت کنید.
افسردگی
انواع مختلفی از افسردگی وجود دارد؛ موردی که اکثر مردم با آن آشنا هستند افسردگی بالینی یا اختلال افسردگی اساسی است.
به طور کلی افسردگی به معنای بیش از حد غمگین بودن یا داشتن احساس ناامیدی است؛ فردی که از افسردگی رنج میبرد، علائم منظمی را تجربه میکند که عملکردش را در فعالیتهای روزمره دشوار میکند. اگر فقط در چند روز علائم این اختلال را تجربه کرده باشید، افسردگی شما تشخیص داده نمیشود بلکه آنها حداقل برای چند هفته باید در رفتارهای شما حضور داشته باشند. گاهی وقت ها هم ما خودمان، خودمان را افسرده می کنیم.
بدون درمان، افسردگی به خودی خود بهبود نمییابد و میتواند ماهها یا حتی سالها ادامه داشته باشد. به همین دلیل بسیار مهم است افرادی که علائم افسردگی را تجربه میکنند به دنبال درمان باشند. این اختلال بسیار قابل درمان است و اشکال مختلفی از آن در دسترس است.
افراد مبتلا به افسردگی برخی از علائم زیر را تجربه می کنند:
- غم و اندوه مداوم
- اضطراب و استرس
- پوچی و ناامیدی
- بدبینی
- تحریک پذیری
- احساس گناه، بی ارزشی یا درماندگی
- از دست دادن علاقه یا لذت در سرگرمیها و فعالیتها
- کاهش انرژی یا خستگی
- حرکت یا صحبت کندتر
- احساس بی قراری یا مشکل در آرام بودن
- مشکل در تمرکز، به خاطر سپردن یا تصمیم گیری
- مشکل در خوابیدن، بیدار شدن در صبح زود یا خواب زیاد
- تغییرات اشتها و یا وزن
- افکار مرگ یا خودکشی یا اقدام به خودکشی
- درد، سردرد، گرفتگی یا مشکلات گوارشی
درمان افسردگی
افسردگی فارغ از شدت آن قابل درمان است؛ انواع مختلفی از درمان در دسترس است، از جمله درمان، دارو و حتی گزینههای جامع این اختلال.
درمان مناسب برای شما به علائم و شدت آنها بستگی دارد. به طور مثال درمان افسردگی زنان متاهل چیزی است که باید منحصرا به آن پرداخته شود.
داروهای ضد افسردگی در کمک به افراد برای غلبه بر مبارزه خود با افسردگی موثر هستند. با این حال برخی از افراد مایل به مصرف آنها نیستند زیرا ممکن است مجبور شوند چند مورد را امتحان کنند، قبل از اینکه دارو یا دوز مناسب که برای آنها مفید باشد پیدا شود. در هر صورت در ابتدا بهتر است برای درمان این بیماری با یک روانگر ملاقات کنید تا شما را در این زمینه همراهی کنند.
رابطه بین وسواس فکری و افسردگی
مشخص شده است که اکثر افرادی که دارای وسواس فکری هستند نیز از افسردگی رنج میبرند.
دشواریها و اضطرابهای همراه با اختلال وسواس فکری بسیار دشوار هستند. محققان دریافتهاند که اغلب افراد که علائم وسواس فکری را از خود نشان میدهند با افسردگی هم دست و پنجه نرم میکنند.
با این حال، برخی از نظریهها نیز وجود دارد که معتقدند مواد شیمیایی موجود در مغز در هنگام ابتلا به اختلال وسواس فکری مغزی، آنها را مستعد ابتلا به افسردگی میکند.
گرچه ممکن است دقیقاً ندانیم که چه چیزی باعث ایجاد ارتباط بین OCD و افسردگی میشود، اما وجود آن را نمیتوان انکار کرد و مهم این است که آها را درک کنید. همچنین باید توجه داشته باشید که تشخیص بیماری OCD به این معنی نیست که به طور خودکار افسردگی نیز خواهد داشت. با این وجود، ارتباطی مستقیم بین این دو اختلال وجود دارد که فقط درصدی از افراد به هردو آنها مبتلا میشوند.
نتبجه گیری
اگر با علائم وسواس فکری و افسردگی و یا حتی فقط یکی از آنها دست و پنجه نرم میکنید، وقت بگذارید و برای درمان با یک درمانگر در نزدیک محل خود تماس بگیرید. نوع درمانی که بهترین نتیجه را برای شما خواهد داشت به علائم شما بستگی دارد. اگر به درمان دارو برای علائم خود علاقمند هستید، باید با پزشک، روانپزشک یا روانشناسی که در کنار روانپزشک کار میکند کار کنید، زیرا یک روانشناس به تنهایی قادر به تجویز دارو نیست.
به یاد داشته باشید، وسواس فکری و افسردگی میتوانند به هم مرتبط باشند. مهم است که شما به درستی آنها تشخیص داده شده باشید تا بتوانید هر اختلالی را که با آن دست و پنجه نرم میکنید را درمان کنید.
این مطلب صرفا جنبه تبلیغاتی(رپورتاژ) داشته و مجله اینترنتی فارسیها هیچ مسئولیتی را در رابطه با آن نمیپذیرد.