دل نوشته هایی زیبا درباره غدیر

دل نوشته هایی زیبا درباره غدیر

همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”دل نوشته هایی زیبا درباره غدیر ” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .

ذکر روز غدیر

«مهربانا، تو را سپاس که ریسمان نجات ولایت مولا علی (ع)و فرزندانش را ـ که درود تو بر آن‏ها باد ـ به سویمان فرستادی. تو را سپاس که به این روز گرامی‏مان داشتی و باران کرامت بر ما باریدی. دل‏هامان را به عهدی که بر ولایت با تو بستیم محکم کردی، قلب‏هامان را به میثاقی که در باب ولایت از ما گرفتی پایدار ساختی و انکار روز قیامت را بر ما نخواستی. تو را سپاس که کمال دین و اتمام نعمتت را در ولایت امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب علیه‏السلام ، نهادی.» تو را سپاس می‏گوییم و شکر می‏کنیم.

نسیم حیات

غدیر خم سال‏ها بود که انتظار می‏کشید تا راز خلقتش را دراین بیابان خشک بیابد، تا آن که کاروان آمد و در کنار او توقف کرد. پیامبر به سخن درآمد و جمعیّتی انبوه به نوشیدن کلامش ایستاد. نسیم کلام پیامبر صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ، منادی وحی الهی و رسول پیام‏های خدایی، همه جا را از عطر ستایش خدا پر کرد. آن گاه علی علیه‏السلام را به سوی خود خواند. دست او را بالا برد و بر مردم نشانش داد. در فضایلش سخن‏ها گفت و پیغام خدا را رساند که: بعد از من خدا او را انتخاب کرده است. انگار که خلقت دوباره آغاز شود، روح زنده بودن در تار و پود وجود دمید. وحی خدا بود امامت او حکم الهی بود بیعت با او و همه از مرد و زن بیعت کردند و غدیر خم بر خود می‏بالید.

غدیر، عید می‌شود؟

حمیده رضایی

این آخرین نظاره‌های خورشید است. شلاق شن‌های روان و صدای زنگ بی‌گاه شتران؛ آخرین تصویر دست‌ها و چشم‌های داغدار.
کویر، دو زانو نشسته است، سنگ‌ریزه‌ها و شن‌های داغ ـ حجة الوداع ـ نفس‌های گلوگیر. صدایی نیست؛ سکوت، هیاهوی حوالی را می‌شکند.
سرهای آوار بر زانون، محزون و ماتم‌زده؛ «خداحافظ مکه، مدینه، شعب…»
این آخرین کلماتی‌ست که از گلوی خورشید شنیده می‌شود.
گرمای تابستان بر تن دقایق، عرق کرده است. خداحافظ، هوای نفس‌گیر مکه، خداحافظ مدینه!
چشم می‌چرخاند از زاویه وداع، دست بالا برده است و چشم‌های نظاره‌گر را شاهد می‌گیرد به پیمانی که دست‌هایش را در دست‌های علی گره می‌زند.
آرام آرام هیاهو رنگ می‌گیرد ـ لبخندها و کینه‌ها ـ . دست‌های بیعت و خنجرهای گره شده در مشت. سر بر گریبان،های‌های اشک می‌ریزند وداع با رسول را و رسول که صدایش در بیابان‌های تفتیده، خواب خاک را می‌شکافد که:
افراشتم دو دست که می‌خواهمت علی
این برکه شاهد است که می‌خواهمت علی
وقتی رسول دست علی را گرفته بود
لبخند می‌زد و دلش اما گرفته بود
بغض‌هایی تنومند، زائرانی خسته، چشم‌هایی بارانی، سر بر گریبان اندوه، آخرین نظاره‌های خورشید.
خداحافظ، رسول! پس از سال‌ها تلاش، سفرت را آغاز کرده‌ای به سوی آرامش، به سوی معبود.
خداحافظ، رسول! بیست و سه سال سکوت علی، نشانی از بیعت در این هنگامه تاریخ‌ساز است.
یک لحظه محو شد اثر سنگ‌ریزه‌ها
خاموش شد دو چشم تر سنگ‌ریزه‌ها
مرگ ستاره‌ها همه یک یک شروع شد
از آن دقیقه مرگ ملائک شروع شد
ماهِ بدون پرتو خورشید می‌شود؟!
حالا شما بگو که غدیر عید می‌شود؟!

دل نوشته هایی زیبا درباره غدیر
دل نوشته هایی زیبا درباره غدیر

  اتمام نعمت

غدیر، پیام رهایى است؛ پیام گسیختن زنجیرهاى بسته بر پاى بشر، پیام تداوم پیامبرى است با همه آرمان‌هاى بلندش.

غدیر، ادامه بعثت است براى شکستن بت‌هاى فکر و دل، براى عبور از خودپرستى به خداپرستى، براى بیرون آمدن از اسارت خویش و رسیدن به آزادگى حقیقى که در سایه عبودیت حاصل مى‌شود.

غدیر، کمال نبوت است و دنباله خطى که پیامبر ترسیم کرده؛ تا هر چه رنگ و بوى تعصب را بشوید و هرچه دیوار تبعیض را بکوبد.

غدیر، اتمام نعمت است و دست‌خدا بر سر اهالى زمین تا با عدالت علوى، باقیمانده رسوم جاهلیت را بشکند، هرزه‌هاى شرک و نفاق را برچیند و خون طاغوت‌هاى جدید را بریزد.

غدیر، پایان رسالت است و على علیه‌السلام مولا مى‌شود تا پرچم پیامبر را پس از او به دست بگیرد و لباس رزم بپوشد براى آزادى بندگان خدا.

منبع : راسخون ،کاروان صادقیه،ابرتازه ها

Rate this post
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.