خاطرات یک خون آشام ، در صدر سریال هایی با مضمون خون آشام!

قبلا در وب سایت فارسی ها به بررسی بهترین فیلم و سریال های خون آشامی در تاریخ سینما پرداختیم و امروز قصد داریم در کنار شما بهترین سریال خون آشامی از نظر طرفداران یعنی سریال VAMPIRE DIARIES (خاطرات یک خون آشام ) را به شما معرفی کنیم و به توصیف شخصیت های اصلی و داستان جذاب آن بپردازیم، پس با ما همراه باشید.

(هشدار،خطر اسپویل فیلم)

اولین قسمت از اولین فصل این سریال در سپتامبر ۲۰۱۳ از شبکه سی دابلیو منتشر شد و بعد از مدتی طرفداران خودش را بیشتر از سوی نو جوانان و جوانان جذب کرد. گرچه در اولین قسمت ها کمابیش با گریم ها و صحنه های نه چندان حرفه ای مواجه می شویم ، ولی با گذشت زمان و افزایش دنبال کنندگان سریال، این نقص ها و اشکالات رفته رفته رفع می شوند .

داستان بدین گونه شروع می شود که الینا گلیبرت که به تازگی پدر و مادر خودش را در حادثه ی رانندگی از دست داده است در مدرسه با یک پسری تازه وارد به نام استفن آشنا می شود و با او وارد یک رابطه دوستانه می شود ،اما زیاد طول نمی کشد که الینا متوجه رفتار های غیر عادی استفن می شود و در نهایت در قسمت دوم استفن به الینا اعتراف می کند که یک خون آشام است . استفن تا حدودی می تواند اوضاع را جمع و جور کند ،ولی بعد از گذشت مدت نه چندان زیاد شاهد ورود شیطان گونه دیمن به فیلم می شویم . دیمن برادر استفن است که اصلا سر سازش با وی ندارد و در همین سکانس هاست که مخاطب قضاوت کردنش را شروع می کند و نسبت به دیمن که برادر بزرگتر استفن است جبهه گیری می کند و او را شخصیت منفی داستان می شناسد. طبیعتا با این حال استفن و الینا از شخصیت های مثبت و پر طرفدار داستان هستند. استفن و دیمن سال ها توافق کرده بودند که از هم دور باشند و وارد محدوده همدیگر نشوند و استفن از دیمن بخاطر شکستن این توافق علت می خواهد و در جواب دیمن می فهمد که او هم به دنبال الینا است و می خواهد با او رابطه برقرار کند!

همانطور که می بینید در همان قسمت های اول ،سریال نهایت جذابیت را به خود می گیرد و داستان از اینجا به بعد شیرین تر و دنبال کردنی تر می شود که الینا یک عکس قدیمی از دفترچه خاطرات استفن پیدا میکند که دقیقا شبیه به اوست و اصلا شاید بهتر باشد که بگوییم خود اوست! الینا وقتی پیگیر این موضوع می شود می فهمد که استفن و دیمن در دوران جوانی و ده ها سال پیش عاشق یک دختر به نام کاترین می شوند که از طریق او تبدیل به خون آشام می شوند (خون آشام ها نامیرا و جاویدان هستند و استفن و دیمن در دوران ۱۸ یا ۱۹ سالگی توسط کاترین به خون آشام تبدیل می شوند و از همان دوران به بعد ۱۹ ساله می مانند) کاترین هردو را ترک می کند و آن دو برادر سال ها بخاطر اختلاف سر آن دختر از هم دور می مانند تا اینکه همزاد او الینا را پیدا میکنند.(طبق داستان این سریال طبیعت از هر ۱۰۰ سال یا یک دوره طولانی یک همزاد دقیقا مثل شخصیت اول خلق می کند).

قسمت های اول مربوط می شود به مجادله ی دو برادر برای به دست آوردن الینا که استفن در آن موفق است و دیمن که باز هم مثل قبل و در ماجرای کاترین از برادر کوچک تر خود استفن شکست خورده است و دوباره از لحاظ روحی در شرایط مناسبی قرار ندارد، تصمیم می گیرد از آنچه که هست بی رحم تر شود و به خوردن خون انسان های بیشتر و قتل آن ها بپردازد تا قدری بر احساسات خود و درد هایش سرپوش بگذراد. (با توجه به داستان فیلم دیمن دکمه انسانیتش را مدت هاست خاموش کرده است و مثل یک حیوان وحشی به قتل انسان ها می پردازد، ولی استفن سالیان سال است که تصمیم گرفته است غریزه خون آشامی خودش را تحت کنترلش دراورد و به انسان های بی گناه صدمه ای وارد نکند و بخاطر همین با دزدیدن خون از بیمارستان و یا خوردن خون حیوانات غریزه اش را ارضا میکند. همین امر هم باعث می شود که استفن شخصیت مثبت تری از دیمن داشته باشد.) البته در فصل های بعدی شاهد عوض شدن جای دیمن و استفن میشویم که استفن مجبور می شود برای نجات جان در خطر افتاده الینا دکمه انسانیتش را خاموش کند و به خوردن خون گرم و تازه از گردن انسان های بیگناه بپردازد، البته کار استفن فقط در خوردن خون محدود نمی شود و به دلیل وجود روحیه خاص خون آشامی در او، استفن تبدیل به یک درّنده میشود و انسان ها را به طرز وحشتناکی می کشد . در این مدت هم دیمن در کنار الینا می ماند و با او وارد یک رابطه عاشقانه میشود و تبدیل به شخصیت مثبت داستان می شود. (دیمن چه شخصیت بد باشد و چه شخصیت مثبت ،پرطرفدار ترین شخصیت داستان خاطرات یک خون آشام است. )

بعد ها یک دسته خون آشام وارد داستان سریال می شوند که اصیل نام دارند و به عبارتی در زمان خودشان اولین خون آشام های رو کره زمین بودند و بقیه خون آشام ها از آنها و یا نسل آنها تبدیل شده اند. با ورود آنها به داستان ،دیمن و استفن مجبور می شوند که متحد شوند تا بتوانند در مقابل آنها ایستادگی کنند. ( دشمنی آنها باز هم بر سر الیناست و اصیل ها الینا را بخاطر همزاد بودن با کاترین نیاز دارند و دیمن و استفن نمی توانند اجازه چنین چیزی را بدهند. )

اصیل ها به خاطر مقبولیت زیادی که از آنها شد فقط محدود به سریال ومپایر دایریز نشدند و بعد ها یک اسپیناف با نام the originals ساخته شد که به صورت کامل تر به داستان این خون آشام های قدرتمند در آن پرداخته شد.

یکی از بهترین جنبه هایی که این فیلم می تواند داشته باشد این است که این فیلم بر خلاف اسمش فقط محدود به دنیای خون آشام ها نمی شود و در آن به صورت مفصل به جادوگر ها ،گرگینه ها، دورگه ها و شکارچیان خون آشام و… اشاره شده است که گاهی برخی از آنها باهم متحد می شوند و گاهی تبدیل به بزرگترین دشمن هم می شوند.

از نکات مثبت دیگر این فیلم می شود به داستان پر کشش و منظم آن اشاره کرد که در اوج پیچیدگی های فیلم براحتی و به یکباره داستان به گذشته برمیگردد و ابهامات وارده بر مخاطب رفع میشوند. برای مثال همانطور که قبلا گفتیم الینا گیلبرت در یک حادثه رانندگی که خودش هم در ماشین بود پدر و مادر خودش را از دست می دهد ولی خودش نجات میابد و در فصل های ۵ یا ۶ متوجه میشود که استفن که در همه جا اورا تعقیب می کرده او را نجات داده است و…

از نکات منفی داستان خاطرات یک خون آشام هم اگر بخواهیم بگوییم شاید بهتر است به این ضعف اشاره کنیم که تقریبا هیچکدام از شخصیت های اصلی فیلم نمیمیرند و تا اتمام سریال حضور دارند. البته همه آنها آسیب هایی می بینند و حتی میمیرند ولی به کمک جادوی جادوگران یا برخی اعمال فرا طبیعی به زندگی باز می گردند و این باعث می شود تا سریال کمی از آن روند طبیعی بودن مورد انتظار خارج شود. این امر کاملا برعکس فیلم هایی مثل واکینگ دد است که در آن تقریبا همه شخصیت های اصلی زمانی میمیرند و از داستان خارج می شوند!