بیوگرافی عطیه معصومی بازیگر و همسرش
هم اکنون در مجله آنلاین فارسی ها با عنوان بیوگرافی عطیه معصومی بازیگر و همسرش در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .
با ما همراه باشید .
عطیه معصومی بازیگر تلویزیون متولد سال۶۱ می باشد .
او در ۹ سالگی با بازی در فیلم پرنده کوچک خوشبختی نقش ماندگاری را ایفا کرد .
این بازیگر ناشنوا به همراه همسرش مدیریت یک مغازه کادویی را بر عهده دارد .
از کار های او می توان به سریال بزنگاه ، راه شب ، و بال های خیس و همچنین فیلم شمعی در باد اشاره کرد .
بیوگرافی عطیه معصومی بازیگر و همسرش
او صاحب دو فرزند است .
نام فروشگاه او چارلی و لورل هاردی می باشد .
او مشتریان بسیار زیادی به دلیل خاص بودن اجناسش دارد .
این بازیگر ناشنوا بسیار خوب سخنان را متوجه می شود .
او درباره ی ایفای نقشش در فیلم پرنده کوچک خوشبختی می گوید :
خانم پوران درخشنده مرا در مدرسه از میان پنج نفر گزینش کرد .
در آن زمان در مدرسه کار تئاتر می کردم .
او می گوید در زمان ایفای نقش در آن فیلم بسیار مورد توجه خانم درخشنده بودم به گونه ای که برایم معلم خصوصی گرفته بود تا به درسم لطمه ای وارد نشود .
وی درباره ی هما روستا و امین تارخ هم اظهار نظر کرد :
چند وقت پیش امین تارخ را دیدم در حالی که او مرا نمی شناخت .
به ایشان گفتم من دخترت هستم .
او گفت من که دختری ندارم .
بعدا متوجه شد که در فیلم پرنده کوچک خوشبختی نقش دخترش را بازی می کردم .
هما روستا هم مرا دید ولی باز هم مرا به جا نیاورد .
او می گوید که همچنان با خانم پوران درخشنده در ارتباط هستم و قرار است که فیلمی را بسازد و من هم در آن ایفای نقش داشته باشم .
او در باره بازیگری اش می گوید که دوستم مرا به عنوان دستیار رضا عطاران معرفی کرد .
آقای عطاران روزی به مغازه ام آمد و قرار شد که در سریال بزنگاه مرا بازی دهد .
رضا عطاران بسیار خوش برخورد بود و تجربه کاری ام را با وی هیچ وقت فراموش نخواهم کرد .
او می گوید که بازیگری حرفه ی بسیار سختی بوده به گونه ای که جلوی دوربین خجالت می کشم .
در زمان بچگی چون عقلم به اندازه الان رشد نکرده بود ، بازیگری برایم بسیار راحت تر بود .
او می گوید که سیزده سال است در این فروشگاه با همسرم کار می کنم .
در تجریش مشتری مغازه همسرم بودم و همین امر منجر به آشنایی من و او شد .
یازده سال است که با همسرم ازدواج کرده ام .
همسرم هم مثل خودم نا شنواست .
بیوگرافی عطیه معصومی بازیگر
ثمره ی این ازدواج دو دختر به نام های نیکا و تینا است .
دختر بزرگم برخلاف میل خودم ، علاقه ای به بازیگری ندارد .
او می گوید از صبح تا شب در مغازه هستم و همسرم را کمک می کنم .
شب که به خانه می رویم حوصله ی هیچ چیز را نداریم و سریعا می خوابیم .
وقتی به بیرون می روم همسرم سریعا می گوید که به مغازه بیا .
من چون کمی می توانم بشنوم ، حضورم در مغازه الزامی است .
عطیه معصومی می گوید که دوست ندارم هیچ کدام از عکس های دوران بازیگری ام را به دیوار مغازه بچسبانم .
من دوست دارم که مشتری ها مرا به خاطر خودم دوست داشته باشند .
او خیچ آرزوی دیگری در بازیگری ندارد و از زندگی در کنار همسر و فرزندانش لذت می برد .