روایت آیت الله مکارم شیرازی از ولادت حضرت عیسی(ع)

روایت آیت الله مکارم شیرازی از ولادت حضرت عیسی(ع)

ولادت حضرت عیسی(ع) مبارک باد
به گزارش فارسیها به نقل از گروه اندیشه خراسان ، ولادت باسعادت حضرت عیسی(ع)، یکی از شگفت‌انگیزترین وقایع تاریخ بشری است؛ رویدادی که می‌توان در لحظه‌لحظه آن، لطف، رحمت و بزرگی پروردگار را به نظاره نشست. داستان ولادت آن پیامبر عظیم‌الشأن، از زیباترین قصص قرآنی است که تفصیل آن در سوره مریم(س) و نیز، آیاتی از سوره مبارکه آل‌عمران آمده است. به مناسبت فرارسیدن روز میلاد این پیامبر بزرگ الهی، روایت ولادت او را، که در متن جلد ۱۴ تفسیر نمونه و ذیل آیات سوره مبارکه مریم(س)، با قلم حضرت آیت الله مکارم شیرازی به رشته تحریر درآمده است، به حضور شما خوبان تقدیم می‌کنیم.

شگفت‌انگیزتر از ولادت یحیی(ع)

بعد از بیان سرگذشت یحیى(ع) [در سوره مبارکه مریم(س)]، رشته سخن به داستان تولد عیسى(ع) و سرگذشت مادرش، مریم(س)، کشیده می‌شود؛ چراکه پیوند بسیار نزدیکى میان این دو ماجرا وجود دارد. اگر تولد یحیى(ع) از پدرى پیر و فرتوت و مادرى نازا، عجیب بود، تولد عیسى(ع) از مادر، بدون پدر، عجیب‌تر است . اگر رسیدن بـه مقام عقل و نبوت در کودکى، شگفت انگیز است، سخن گفتن در گهواره، آن‌هم از کتاب و نبوت، شگفت‌انگیزتر است. نخستین آیه مورد بحث(آیه ۱۶) مى‌گوید: «در کتاب آسمانى قرآن، از مریم سخن بگو، آن گاه کـه از خانواده خود، جدا شده و در یک منطقه شرقى قرار گرفت.»

او در حقیقت مى‌خواست مکانى خالى و فارغ از هر گونه دغدغه پیدا کند که به راز و نیاز بـا خداى خود بپردازد و چیزى او را از یاد محبوب غافل نکند؛ به همین دلیل، طرف شرق بیت‌المقدس، را که شاید محلى آرام‌تر و یا از نظر تابش آفتاب، پاک‌تر و مناسب‌تر بود، برگزید … در این جمله، تصریح نشده‌است که این حجاب براى چه منظور بوده، آیا براى آن بوده است که آزادتر و خالى از دغدغه و اشتغال حواس بتواند به عبادت پروردگار و راز و نیاز با او پردازد یا براى این بوده است که مى‌خواست شست‌وشو و غسل کند؟ آیه از این نظر ساکت است.

به خدا پناه می‌برم

[در ادامه می‌خوانیم:] «در این هنگام مـا روح خـود(یـکـى از فـرشتگان بزرگ) را به سوى او فرستادیم و او در شکل انسان کامل بى‌عیب و نقص و خوش قیافه‌اى بر مریم ظاهر شد.» پیداست که در این موقع، چه حالتى به مریم(س) دست مى‌دهد، مریمى که همواره پاکدامن زیسته، در دامان پاکان پرورش یافته و در میان جمعیت مردم، ضرب‌المثل عفت و تقواست، از دیدن چنین منظره‌اى که مرد بیگانه‌ای به خلوتگاه او راه یافته، چه ترس و وحشتى به او دست مى‌دهد؟ لذا، بلافاصله «صدا زد: من به خداى رحـمـان از تو پناه مى برم، اگر پرهیزکار هستى.»

بردن نام خداى رحمان و توصیف او به رحمت عامه‌اش از یک‌سو و تشویق آن فرد به تقوا و پرهیزکارى، از سوى دیگر، همه براى آن بود که اگر آن شخص ناشناس، قصد سوئى دارد، او را کنترل کند و از همه بالاتر، پناه بردن به خدا، خدایى که در سخت‌ترین حالات، تکیه‌گاه انسان است و هیچ قدرتى، در مقابل قدرت او عرض‌اندام نمى‌کند، مشکلات را حل خواهد کرد. مریم(س)، بـا گـفتن این سخن، در انتظار عکس‌العمل آن مرد ناشناس بود، انتظارى آمیخته با وحشت و نگرانى بسیار؛ اما این حالت، دیرى نپایید؛ ناشناس زبان به سخن گشود و ماموریت و رسالت عظیم خویش را چنین بیان کرد و گفت:«من فرستاده پروردگار توام.» این جمله، همچون آبى که بر آتش بریزد، به قلب پاک مریم(س) آرامش بخشید.

بیم و امیدهای یک بانوی پاکدامن

[فرزند موعود در رحم پاک مریم(س) جای داده شد، اما نگرانی و بیم، لحظه‌ای او را رها نمی‌کرد.] مریم(س) در ایـن حـالت، در مـیـان بـیـم و امید و یک حالت نگرانى توام با سرور به سر مى‌برد، گـاهـى به این مى‌اندیشید که این حمل سرانجام فاش خواهد شد؛ گیرم چند روز یا چند ماهى از آن ها کـه مرا مى‌شناسند دور بمانم و در این نقطه به صورت ناشناس زندگى کنم؛ آخر چه خواهد شد؟! چه کسى از من قبول مى‌کند که زنى بدون داشتن همسر، باردار شود، مگر این‌که آلوده دامان بـاشد؟ مـن بـا ایـن اتهام چه کنم ؟

راستى براى دخترى که سال‌ها الگوی پاکى و عفت و تقوا و پرهیزکارى و نمونه‌اى در عبادت و بندگى خدا بـوده‌است، زاهدان و عابدان بنى‌اسرائیل به کفالت او از طفولیت افتخار مى‌کردند و زیر نظر پیامبر بزرگى پرورش یافته و خلاصه سجایاى اخلاقى و آوازه قداست او همه‌جا پیچیده، بسیار دردناک است که یک روز احساس کند همه این سرمایه معنوی اش،‍ به خطر افتاده و در گرداب اتهامى قرار گرفته است که بدترین اتهامات محسوب مى‌شود. اما از سوى دیگر، احساس مى‌کرد که این فرزند، پیامبر موعود الهى و هدیه بزرگ آسمانى است. خداوندى که مرا به چنین فرزندى بشارت داده و با چنین کیفیت معجزه‌آسایی او را آفریده است، چگونه تنهایم خواهد گذاشت؟ من که لطف او را همیشه آزموده‌ام و دست رحمتش را بر سر خود دیده‌ام.

غمگین مباش …

در این که دوران بارداری مریم(س) چه اندازه بود، در میان مفسران گفت‌وگوست … هر چه بود، دوران حمل پایان گرفت و لحظات توفانى زندگى مریم(س) شروع شد؛ درد سـخـت زاییدن، به او دست داد؛ آن‌چنان که او را از آبادى به بیابان کشاند، بیابانى خالى از انسان‌ها و خشک و بى آب و بى پناه! قرآن در این زمینه مى‌گوید:«درد وضع حمل، او را به کنار درخت خرمایى کشاند.» در این حالت، توفانى از غم و اندوه، سراسر وجود پاک مریم(س) را فرا گرفت؛ احساس کرد لحظه‌اى که از آن مى‌ترسید، فرا رسیده‌است.

به قدرى ایـن توفان سخت بود و این بار بر دوشش سنگینى مى‌کرد که بى‌اختیار گفت:«اى کاش پیش از این مُرده بودم و به کلى فراموش مى شدم.» اما این حالت زیاد بـه طـول نینجامید و همان نقطه روشن امید که همواره در اعماق قلبش وجود داشت، درخشیدن گرفت؛ «ناگهان صدایى به گوشش رسید که … غمگین مباش، درست بنگر، پروردگارت از پایین پاى تو چشمه آب گـوارایى را جـارى کرده اسـت … و نظرى به بالاى سرت بیفکن، بنگر چگونه ساقه خشکیده به درخـت نخل بارورى تبدیل شده که میوه‌ها، شاخه‌هایش را زینت بخشیده‌است.

از این غذاى لذیذ و نیرو بخش بخور و از آن آب گوارا بنوش و چشمت را به این مولود جدید روشن‌دار و اگر از آینده نگرانى، آسوده خاطر باش، هرگاه بشرى دیدى و از تو در این زمینه تـوضـیح خواست، با اشاره بگو من براى خداى رحمان روزه گرفته‌ام، روزه سکوت و به هـمـیـن دلیـل، امـروز بـا احدى سخن نمى‌گویم»؛ خلاصه نیازى به این نیست که تو از خود دفاع کنى، آن کس که این مولود را به تو داده، وظیفه دفاع را نیز، به خود او سپرده است .

درسی که باید آموخت

ایـن حـوادث پى در پى که همچون جرقه‌هاى روشنى در یک فضاى فوق‌العاده تاریک و ظلمانى درخشیدن گرفت، سراسر قلب مریم(س) را روشن کرد و حالت آرامش گوارایى به او دست داد. او در لابه‌لاى مشکلات ورزیده شد؛ حوادثى که در این مدت کوتاه بر مریم(س) گذشت و صحنه‌هاى اعجاب‌انگیزى که از لطف خدا براى او پیش آمد، مسلماً او را براى پرورش یک پیامبر اولوالعزم آماده مى‌کرد تا بتواند وظیفه مادرى خود را در انجام این امر خطیر به خوبى ادا کند … جـمـله «هزى الیک بجذع النخلة» که به مریم دستور مى‌دهد درخت خرما را تکان دهد، تا از میوه آن بهره‌گیرد، این درس آموزنده را به او و انسان‌ها داد که حتى در سخت‌ترین لحظات زندگى، دست از تلاش و کوشش نباید برداشت.
امیدواریم از مقاله “روایت آیت الله مکارم شیرازی از ولادت حضرت عیسی(ع)” استفاده کرده باشید. نظر خود را در خصوص این مطلب با ما در میان بگذارید.
Rate this post
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.