ترس از شکست خوردن را قورت بدهید و رو به جلو حرکت کنید

ترس از شکست خوردن را قورت بدهید و رو به جلو حرکت کنید

همینک در مجله آنلاین فارسی ها با مطلب”ترس از شکست خوردن را قورت بدهید و رو به جلو حرکت کنید  ” در خدمت شما کاربران گرامی هستیم .

ترس از شکست یک عامل بازدارنده است که باعث می‌شود آدم در جایی که هست درجا بزند

تو دوران نوجوانی برای حدود یک سال جودو، کار می‌کردم.

یک باشگاه جودو در میدان هفت تیر کرج بود که هفته‌ای سه روز به آن جا می‌رفتم. جودو ورزش هیجان‌انگیزی بود.

ترکیبی از استقامت، سرسختی، فکر و هنر پیاده کردن فن‌ها روی حریف و البته «یوکمی» یا هنر افتادن روی زمین که ما بهش می‌گفتیم «اُفت».

شاید نصف زمان کلاس تنها به یادگرفتن تکنیک‌های یوکمی یا همان افت می‌گذشت.

این که وقتی حریف روی شما فن اجرا می‌کند و شما را به زمین پرت می‌کند با چه تکنیکی روی زمین فرود بیاید که دچار آسیب نشوید و بتوانید به سرعت از زمین بلند شده و به مبارزه ادامه دهید.

برای وقتی که از پشت به زمین پرت می‌شوید یا از جلو یا از کنار تکنیک‌های یوکمی متفاوتی وجود داشت. از همه ترسناک تر یوکمی افتادن به جلو بود.

برای این که باید با سر به سمت زمین شیرجه می‌رفتید و بدون این که زانویتان کج شود با ساعدهای موازی با زمین، روی تاتامی یا همان تشک فرود می‌آمدید.

ترس از شکست؛ میراثی از انسان غارنشین

هر چقدر بیشتر یوکمی یا “هنر افتادن” را تمرین می‌کردید ترس شما از مبارزه، شکست و سقوط کمتر می‌شد.

ترس از شکست یک عامل بازدارنده است که باعث می‌شود آدم در جایی که هست درجا بزند؛ بدون آن که بخواهد کار جدیدی را امتحان کند یا چیز جدیدی را تجربه نماید.

یک نمونه دیگر هم ترس از طرد شدن یا به قول فرنگی‌ها ترس از ریجکت شدن است. همه این ترس‌ها در آدم جمع می‌شود و بعد از چند سال می‌بینی که تبدیل شده‌ای به یک موجود منفعل که تنها به عوامل محرک خارجی واکنش نشان داده‌ای بدون این که خودت حتی یک بار هم که شده نقش یک محرک را بازی کرده باشی. من خودم خیلی وقت‌ها یک مخرج مشترک از تمام ترس‌های سقوط و شکست و ریجکشن هستم. هر موقع می‌خواهم دست به کار جدیدی بزنم یا از کسی درخواستی بکنم به خاطر فکر کردن به شکست یا ریجکشن ترس تمام وجودم را می‌گیرد. شدت ترس کذایی آن قدر زیاد است که آدم انگار در شرایط بین مرگ و زندگی قرار گرفته است. دلیل این که ترس از ریجکشن یا شکست تا این حد شدید و فلج‌کننده است می‌شود تو سندروم انسان غارنشین پیدا کرد.

این که ما انسان‌های قرن بیست و یکم هنوز ساختار بیولوژیک انسان‌های غارنشین را داریم.

این که به هر محرک خارجی‌ای (مثل یک اشعه نور بیرون غار) به عنوان تهدیدی برای ادامه زندگی نگاه می‌کنیم و در نتیجه به خاطر هر محرک یا اتفاقی ممکن است تا سر حد مرگ بترسیم.

حتی با وجود این که تجربه قرن بیست و یکمی‌مان به ما یادآوری می‌کند که نتیجه اتفاق کذایی ممکن است آن قدرها هم بد، ناگوار و کُشنده نباشد.

برای شکست تمرین کنیم

من برای این که بتوانم بر سندروم انسان غارنشین و ترس بیولوژیک ام نسبت به شکست،

سقوط، طرد شدن و بقیه اتفاق‌های نه چندان خوشایند غلبه کنم سعی می‌کنم یوکمی و هنر افتادن را تو زندگی روزمره‌ام پیاده کنم.

خیلی مواقع برای تمرین یوکمی هم که شده برای خودم پروتوتایپ شکست خوردن، ریجکت شدن و طرد شدن می‌سازم

و بعد با روبه رو شدن با نتایج آن تمرین یوکمی انجام می‌دهم.

هر چه بیشتر هنر افتادن را تمرین می‌کنم بهتر از قبل می‌توانم با زندگی دست به یقه شوم و روی زندگی ایپون سئوی ناگه (فن مورد علاقه من در جودو) را اجرا کنم.

بهتان پیشنهاد می‌کنم هنر افتادن یا سقوط را تمرین کنید تا در برابر آن آسیب‌ناپذیر شوید!

منبع،خراسان

Rate this post
فیسبوک توییتر گوگل + لینکداین تلگرام واتس اپ کلوب
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.